عمارت اسپنسر (Spencer Mansion) عمارتی بود در شهرستان آرکلی در ایالات متحده، چند مایل در شمال غربی شهر راکون که درون جنگل راکون واقع شده بود. این عمارت توسط جورج تروور از شرکت معروف Trevor & Chamberlain طراحی و در نوامبر ۱۹۶۷ به پایان رسید.
در ظاهر، این عمارت به عنوان یک استراحتگاه برای مدیران ارشد شرکت آمبرلا و مشتریان خاص ساخته شده بود، اما در واقع مهمان واقعی چندانی نداشت یا اصلاً نداشت و بیشتر به عنوان پوششی برای فعالیت های آزمایشگاه زیرزمینی آرکلی استفاده میشد. این آزمایشگاه یک مرکز فوق محرمانه برای تحقیقات مخفی سلاح های بیولوژیکی بود که حتی پنتاگون هم از آن اطلاع داشت. عمارت در واقع پوششی برای جابهجایی پرسنل و تجهیزات به صورت پنهانی بود.
این عمارت در ماه مه ۱۹۹۸، درگیر یک شیوع ویروس T شد. این ویروس باعث تغییرات ذهنی شدید و رفتارهای خشونت آمیز شد، به طوری که کنترل و نظم به سرعت فروپاشید و قتل های آدم خوارانه، حملات حیوانات و تیراندازی ها به وقایع رایج تبدیل شدند. در ماه جولای، پس از آن که چندین حمله در جنگل به تیتر رسانه های ملی رسید، عمارت به طور رسمی از دست رفته اعلام شد.
برای لاپوشانی تحقیقات، نیروی پلیس ویژه .S.T.A.R.S که تحت حمایت شرکت آمبرلا بود، برای نابودی این مرکز در قالب یک عملیات پلیسی به منطقه اعزام شد. آن ها در تاریخ ۲۵ جولای ۱۹۹۸ مأموریت خود را با موفقیت به انجام رساندند. از آن زمان به بعد، به دلیل محدودیت های اعمال شده از سوی ارتش آمریکا و مرکز کنترل بیماریها (CDC)، هیچ گونه تلاش رسمی برای بررسی خرابه های این عمارت صورت نگرفته است.

تأسیس: 1967
مکان: کوه های آرکلی
رویداد قابل توجه: حادثه عمارت
وضعیت فعلی: نابود شده
ظاهر شده در:
- رزیدنت ایول (۱۹۹۶)
- رزیدنت ایول: برش کارگردان (1997)
- رزیدنت ایول (۲۰۰۲)
- رزیدنت ایول: سکوت مرگبار (۲۰۰۶)
- رزیدنت ایول: تاریخچه آمبرلا (۲۰۰۷)
- پچی-اسلات بایوهزرد (۲۰۰۸)
- رزیدنت ایول: به راکون سیتی خوش آمدید (2021)
موضوعات
تاریخچه
روزهای اول
این عمارت ایدهٔ معمار اهل نیویورک به نام جورج تروور بود؛ کسی که به خاطر طراحی های غیرمعمولش معروف شده بود، مثل نقشه های پیچدرپیچ، تله های عجیب و سازوکارهای قفل گذاری خاص. وقتی جورج تروور داشت این عمارت را طراحی میکرد، از خانهٔ تابستانی لرد اسپنسر در اروپا الهام گرفت. طراحی اولیهٔ عمارت چند بار تغییر کرد و همین باعث شد ساخت آن چند ماه عقب بیفتد. قرار بود ساخت از تاریخ ۲۱ مارس ۱۹۶۲ شروع شود، اما در نهایت بعد از ۵ ژوئیه و با پیشنهاد اسپنسر، پروژه به یک شرکت جدید سپرده شد. علاوه بر این، خود لرد اسپنسر بعدها به صورت پنهانی تغییراتی در طراحی داد، بدون اینکه جورج تروور از آن ها خبر داشته باشد.

یکی از این تغییرات، راهی مخفی به داخل یک معدن بود که پشت یک سازهٔ باغچه ای پنهان شده بود. این عمارت قرار بود به صورت رسمی هم به عنوان اقامتگاه آمریکایی لرد اسپنسر مورد استفاده قرار گیرد و هم به عنوان باشگاهی برای همکاران برجسته ای که بعدها شرکت آمبرلا فارماسوتیکالز را تشکیل دادند. با این حال این ادعا صرفاً پوششی بود برای پنهان نگه داشتن وجود ویروس پروجنیتور، یک رتروویروس که تنها افراد معدودی در حلقهٔ نزدیک اسپنسر از آن اطلاع داشتند.
لرد اسپنسر که به شدت دچار پارانویا بود، پس از تکمیل ساخت عمارت در نوامبر ۱۹۶۷ در آن ساکن شد و خانوادهٔ تروور را برای اقامت دعوت کرد. اما آن ها پس از ورود بازداشت شدند؛ جورج و جسیکا تروور خیلی زود جان خود را از دست دادند و دخترشان لیسا در محل نگهداری شد تا به عنوان نمونهٔ آزمایشگاهی مورد استفاده قرار گیرد. ماجرای ربوده شدن این خانواده با موفقیت پنهان شد و ناپدید شدن مرموزشان به اندازهٔ طراحی های مشهور جورج تروور شناخته شد.
حادثه عمارت
سی و یک سال بعد، یک “حادثه” در آزمایشگاه رخ داد و گونهٔ جدیدی از ویروس T نشت کرد که باعث آلودگی کامل مجموعه شد. تمامی ساکنان این مرکز از جمله پژوهشگران شرکت آمبرلا به این ویروس آلوده شدند و به دلیل ماهیت ویروس، به تدریج به زامبی تبدیل شدند.
برخی از افرادی که هنوز به طور کامل تحت تأثیر ویروس قرار نگرفته بودند، یا دست به خودکشی زدند، یا هنگام تلاش برای فرار از عمارت توسط نیروهای امنیتی آمبرلا کشته شدند و یا قربانی سلاح های بیولوژیکی (B.O.W.s) شدند که از محل نگهداری خود گریخته بودند.
بعدها مشخص شد که ملکهٔ زالو که خود را به شکل دکتر جیمز مارکوسِ “زنده شده” در آورده بود، عامل اصلی شیوع ویروس T در عمارت بوده است؛ اقدامی که در واقع انتقامی بود علیه اوزول اسپنسر به خاطر ترور مارکوس که ده سال پیش سازماندهی شده بود. این حادثه، آغازگر رویدادهایی بود که به عنوان “حادثهٔ عمارت” از آن یاد میشود.
برخی از افراد بلندپایهٔ شرکت آمبرلا – مثل رئیس تیم امنیتی و آلبرت وسکر – از این فاجعه به عنوان یک فرصت استفاده کردند؛ هم برای نابود کردن نیروهای پلیس شهر راکون به ویژه تیم ویژهٔ .S.T.A.R.S، و هم برای جمع آوری اطلاعات عملی از عملکرد سلاح های بیولوژیکی ای که در عمارت رها شده بودند.
بر اساس یک نقشهٔ از پیش تعیین شده، قرار بود اعضای .S.T.A.R.S به طور حساب شده ای به داخل عمارت کشیده شوند. با توجه به این که عمارت در مرکز پروندهٔ قتل های عجیب آدم خوارانه در حومهٔ شهر راکون قرار داشت، حضور .S.T.A.R.S برای تحقیق در محل امری اجتناب ناپذیر بود.
متأسفانه این نقشه تا حدودی موفق بود، چرا که تقریبا تمام اعضای تیم براوو توسط سلاح های بیولوژیکی کشته شدند. پس از این حوادث، عمارت هنگامی نابود شد که ربکا چمبرز، عضو بازماندهٔ تیم براوو از گروه .S.T.A.R.S، دکمهٔ فعال سازی توالی خودتخریبی را فشار داد.
ربکا موفق شد همراه با اعضای بازماندهٔ تیم آلفا، یعنی کریس ردفیلد، جیل ولنتاین، بری برتون و برد ویکرز پیش از انفجار عمارت با هلیکوپتر فرار کند. همچنین گزارش شده بود که آلبرت وسکر نیز از انفجار جان سالم به در برده و به کمک ویروسی آزمایشی که توسط ویلیام برکین به او داده شده بود، قدرت قابل توجهی کسب کرده است.
معماری

برخلاف عمارت های معمولی که معمولاً از یک سبک معماری خاص پیروی میکنند، عمارت اسپنسر از هیچ سبک مشخصی تبعیت نمیکرد و در عوض ترکیبی از چند فلسفهٔ معماری مانند رجنسی و سبک امپراتوری دوم را بازتاب میداد. لازم به ذکر است که جورج تروور به خاطر طراحی های غیرمتعارفش شهرت داشت و خود عمارت اسپنسر نیز از عمارت اسپنسر موجود الهام گرفته شده بود.
عمارت اسپنسر به صورت طرحی به شکل حرف U طراحی شده بود. تالار ورودی که به سمت جنوب قرار داشت، در جلوی ساختمان و در مرکز موقعیت داشت. دو بال شرقی و غربی این تالار را احاطه میکردند و به سمت شمال و اطراف محوطه امتداد مییافتند.
تالار ورودی دو طبقه ارتفاع داشت و مسیر اصلی عبور و مرور بود؛ ویژگی ای که در طراحی عمارت ها معمول است. طبقه دوم این تالار به صورت حلقه ای دور اتاق قرار گرفته بود و توسط ستون های شبه نئوکلاسیک نگه داشته میشد. در مرکز راهرو، پلی به سمت شرق و غرب وجود داشت.
این تالار تغییراتی فراتر از طرح های شناخته شده جورج تروور داشت. به عنوان مثال، در پشتی مخفی به شکل یک تابلوی نقاشی و دروازه ای زیر پله ها که به محراب منتهی میشد، در آن تعبیه شده بود. این تغییرات قطعاً توسط تروور طراحی نشده بودند.
بال غربی عمارت شامل چندین بخش بود: سالن غذاخوری، بار، کتابخانه، گلخانه، اتاق مطالعه، یک اتاق خواب و دو انبار. سالن ناهارخوری که ارتباط بین تالار ورودی و بال غربی را برقرار میکرد، اتاقی مستطیلی با پنجره هایی به سمت جنوب بود.
در سمت غربی سالن، شومینهای قرار داشت که بالای آن نشان خانوادگی اسپنسر نصب شده بود. در سمت شمالی اتاق، ساعت قدیمی بزرگی به صورت سفارشی روی ریل نصب شده بود. اگر این ساعت روی زمان خاصی تنظیم میشد، حرکت میکرد و یک محفظه مخفی را آشکار میساخت.
بار عمارت به عنوان اتاقی برای سرگرمی ساخته شده و در ابتدا فقط برای نواختن موسیقی طراحی شده بود، اما طبق دستور اسپنسر، پیانویی در آن نصب شد که به یک محفظه مخفی در اتاق دسترسی داشت.
گلخانه که پنجره ای به سمت محفظه مخفی داشت، محلی بود که اسپنسر قصد داشت گل های خود را در آن پرورش دهد. موقعیت گلخانه غیرعادی بود زیرا هیچ پنجره ای برای ورود نور طبیعی نداشت.
کتابخانه در طبقات دوم و سوم قرار داشت و محل نگهداری کتاب های علمی و دیگر کتاب های اسپنسر بود. در همین طبقه، اتاق مطالعه ای نیز وجود داشت که دو مجسمه عقاب به عنوان مکانیزم امنیتی در آن نصب شده بودند.
در سمت جنوبی ساختمان، تراسی بزرگ قرار داشت که دور سالن ناهارخوری پیچیده شده بود. این تراس به دستور اسپنسر گسترش یافته بود تا فضای کافی برای بازی سگ هایش فراهم کند.
بال شرقی عمارت در طبقه همکف شامل مجموعهای از اتاقهای کوچکتر و متنوعتر بود. این بخش شامل دو گالری هنری، حمام، اتاق نشیمن، اتاق مطالعه و اتاق تعویض لباس میشد.
گالری کوچکتر که قبلاً بهعنوان اتاق نشیمن شناخته میشد، محلی بود که اسپنسر مجسمهٔ “زن آبکش” خود را در آن قرار داده بود. گالری دیگر، با استفاده از یک معمای نوری پیچیده، ورودی مخفیای به باغ را باز میکرد.
بین این دو گالری، اتاقی قرار داشت که اسپنسر از آن برای نگهداری تجهیزات علمی و نمونههای تحقیقاتی استفاده میکرد. این اتاق به اتاق تعویض لباس راه داشت. در نقشههای تروور از این نمایشگاه علمی نامی برده نشده است و این احتمال وجود دارد که او از ماهیت واقعی آن بیاطلاع بوده باشد.
یکی از تله های خطرناک طراحی شده توسط تروور در اتاقی کوچک قرار داشت که به «اتاق نشیمن شماره ۲» منتهی میشد. اگر کسی تفنگ شکاری نصب شده روی دیوار این اتاق را برمیداشت، درهای اتاق بسته میشدند و سقف به آرامی پایین میآمد و فرد داخل اتاق را له میکرد.
در بخش جنوبی طبقه دوم، تراس بال شرقی قرار داشت. این تراس در امتداد بال شرقی و بخشی از اطراف اتاق زیرشیروانی ادامه پیدا میکرد که برای انبار وسایل استفاده میشد.
این طبقه از بال شرقی عمدتاً برای سرگرمی و استراحت مهمانان طراحی شده بود. بسیاری از اتاقهای آن نسخههای کوچکتری از اتاقهای دیگر عمارت بودند، از جمله اتاق غذاخوری، کتابخانه و اتاق نشیمن که همگی در نزدیکی اتاقهای مهمان قرار داشتند.
برای تفریح، یک گالری وجود داشت که مجموعه زرههای قرون وسطایی اسپنسر را در خود جای داده بود. همچنین گالری هنری دیگری نیز ساخته شده بود که بهجای اتاق بیلیارد که قبلاً در نقشهها پیشبینی شده بود، قرار گرفت. این گالری هنری بعدها طوری تغییر داده شد که دیوارهای متحرک داشته باشد؛ بخشی از یک تله که در نهایت به گودالی مخفی در طبقه همکف منتهی میشد.
این گودال در نقشههای تروور وجود نداشت و فقط بهصورت یک فضای سیاه و بینام نمایش داده شده بود. در همین گودال، سنگقبر تروور نیز قرار داده شده بود.
طبقهٔ زیرزمین بهطور خاص بسیار کوچک طراحی شده بود. طبق نقشهها، یک راهپله از بال غربی مستقیماً به آشپزخانه راه داشت. آسانسوری در این طبقه تعبیه شده بود که دسترسی سریع به طبقه دوم، درست بیرون کتابخانه، را فراهم میکرد.
از آشپزخانه، راهرویی به جعبه فیوز عمارت منتهی میشد. با وجود اهمیت زیاد این بخش، جنس سنگ کوهستانی منطقه که سرشار از آهک بود، باعث میشد زیرزمین در معرض خطر سیلاب باشد. بهنظر میرسد تروور از این خطر آگاه بود، چراکه با شرکت برق محلی درباره نصب تجهیزات ایمنی مشورت کرده بود.
در نسخه نهایی عمارت، این راهرو همچنین به بال شرقی منتهی میشد، درست در زیر همان محلی که سنگقبر تروور قرار داشت.