ربکا چمبرز

برای واقعیت‌های دیگر، به صفحه “ریبکا چمبرز (توضیح تفاوت‌ها)” مراجعه کنید.

"اسمم ربکا چمبرزه، اما برای تو افسر چمبرز هستم!"

— ربکا به بیلی کوئن، پس از ملاقات.

ربکا چمبرز (Rebecca Chambers و به ژاپنی レベッカ・チェンバース) مشاور اتحادیه ارزیابی امنیت بیوتروریسم (BSAA) است و پیش‌ تر عضو جدید تیم .S.T.A.R.S بود که به تیم براوو این گروه تعلق داشت. او به دلیل دانش زیادش در بیوشیمی مسئول مراقبت‌ های پزشکی بود.

بیوگرافی

ربکا چمبرز یک کودک نابغه بود که در سنین پایین وارد دانشگاه شد و در 18 سالگی با مدرک کارشناسی شیمی فارغ‌التحصیل شد. او به دلیل استعدادهایش توسط گروه‌ های مختلف شناسایی شد و به تیم سرویس تاکتیک‌ ها و نجات ویژه، بخش نیروهای ویژه پلیس راکون پیوست. در ژوئن 1998 به تیم Bravo این واحد منصوب شد و به عنوان پزشک تیم و مسئول امنیت پشتیبانی در کنار ادوارد دیویی خدمت می‌کرد و با ادوارد دوستی نزدیک و پر از شوخی پیدا کرده بود. به دلیل جوانی و بی‌ تجربگی‌ اش، افسر همکارش ریچارد ایکن به عنوان مربی آموزشی او منصوب شد تا در ماموریت‌ ها از او مراقبت کند. ربکا همچنین به تیم بسکتبال درون‌ دوره‌ ای بخش پیوست، زیرا علاقه زیادی به این ورزش داشت و همیشه در تعطیلات با دوستانش بازی می‌کرد.

Rebecca_Chambers_-_Death_Island
Rebecca Chambers Vendetta
Rebecca-biohazard_remake
Rebecca_The Umbrella Chronicles
ربکا چمبرز - رزیدنت ایول 0

تاریخ تولد: حدود ۱۹۸۰

قومیت/ملیت: کاکاشین/آمریکایی

شغل ها:

  • پزشک تیم براوو .S.T.A.R.S و مسئول امنیت پشتی (۱۹۹۸)
  • مشاور .B.S.A.A (؟ – در حال حاضر، فعال در ۲۰۰۵ و ۲۰۱۰)
  • استاد مدعو دانشگاه فلسفه (؟ – اوت ۲۰۱۰)
  • استاد موسسه الکساندر بیوتکنولوژی (؟ – ۲۰۱۴)

وضعیت: زنده

جنسیت: زن

گروه خونی: AB

قد: ۱۶۱ سانتی‌متر (۵ فوت و ۳ اینچ)

وزن:
۴۲.۱ کیلوگرم (۹۳ پوند)
۴۱.۱ کیلوگرم (۹۱ پوند)

اولین ظهور: رزیدنت ایول (۱۹۹۶)

آخرین ظهور: رزیدنت ایول: جزیره مرگ

صداپیشه‌ها:
لین هریس (RE1)
هوپ لِوی (REmake)
ریوا دی پائولا (RE0)
استفانی شه (UC، RE5 GE، Merc3D)
ارین کاهیل (Vendetta، Death Island)
مگان اورولد-اشایدر (Dead by Daylight)
آمی کوشی‌میزو (دوبله ژاپنی؛ REmake، RE0، Vendetta، Death Island)
سلین موژ (دوبله فرانسوی؛ Vendetta)
ماری برام (دوبله فرانسوی؛ Death Island)
والنتینا فاواتزا (دوبله ایتالیایی؛ Vendetta)
لزلی-ونسا لیل (دوبله آلمانی؛ Vendetta)
آنا گامبورگ (دوبله آلمانی؛ Death Island)
آنا ایزابل رودریگز (دوبله اسپانیایی؛ Vendetta)
دانی کئِرول (دوبله اسپانیایی؛ Death Island)
اریکا اوگالدِه (دوبله اسپانیایی لاتین آمریکا؛ Vendetta، Death Island)
لویسا ویوتی (دوبله برزیلی؛ Vendetta، Death Island)

بازآفرین:
لیندا (فیلم لایو اکشن RE1)
رین آسوکا (THE STAGE)

محرک حرکتی:
سومی کانی‌شیرو (REmake)
ارین کاهیل (Vendetta)
الکساندریا کای (Death Island)

حادثه اکلپتیک اکسپرس (1998)

"این اولین ماموریت من بود و من همین حالا دستورات رو نادیده گرفتم. این بود پایان کارنامه بزرگ من در اجرای قانون."

– ربکا، بعد از اینکه برای محافظت از بیلی به انریکو از طریق رادیو دروغ گفت.

چمبرز در دوران سختی به تیم .S.T.A.R.S پیوست. از 20 مه، پلیس راکون در حال تحقیق بر روی یک سری حملات حیوانی و قتل‌ های آدم‌ خواری بود که در جنگل راکون رخ داده بود، به‌ ویژه در منطقه‌ ای از کوه‌ های آرکلی در شمال‌ غربی شهر. به دلیل اینکه تا اواسط جولای نتوانستند هیچ مظنونی پیدا کنند، پلیس راکون به‌ طور رسمی تیم .S.T.A.R.S را برای رسیدگی به این پرونده منصوب کرد.

 

در شب پنجشنبه 23 جولای، تیم براوو سوار هلیکوپتر بل UH-1 ایروکویس شد و به سمت شمال‌ غربی کوه‌ های آرکلی پرواز کرد. بلافاصله پس از ساعت 22:00، هلیکوپتر با مشکلات موتور مواجه شد و مجبور به فرود اضطراری در جنگل شد که بعداً مشخص شد این مشکل نتیجه خرابکاری بوده است، اما در آن زمان مشخص نبود. در جستجوی اولیه منطقه، تیم یک واگن MP خراب یافته و متوجه شد که واگن در حال حمل یک زندانی برای اعدام بوده که واژگون شده است. سروان دوم تفنگداران دریایی بیلی کوئن زندانی در بین اجساد نبود و به‌ سرعت مظنون به قتل دو حامل MP شد. بنابراین تیم تمرکز خود را به جستجو برای پیدا کردن کوئن تغییر داد، در حالی که خلبان .R.P.D کوین دوولی در هلیکوپتر باقی ماند.

 

در حالی که تیم در جنگل پراکنده شده بود، توسط گروهی از سربروس‌ ها (نوعی سگ وحشی جهش‌ یافته) مورد حمله قرار گرفت. دولی بلافاصله کشته شد و دیویی زخمی شد. چمبرز از ایکن جدا شد و در جستجوی بیلی، به قطار خصوصی کارکنان آمبرلا به نام “اکلیپتیک اکسپرس” برخورد کرد که به طرز عجیبی در جنگل متوقف شده بود.

 

در همین حال، چند نفر از اعضای تیم مثل انریکو مارینی، فارست اسپایر و ایکن به عمارت اسپنسر پناه بردند و از آنجا با چمبرز تماس داشتند. چمبرز متوجه شد که سرنشینان قطار به دلیل حمله‌ ای که دو ساعت پیش رخ داده بود، به زامبی تبدیل شده‌ اند. در این حمله، سرنشینان قطار توسط موجودات جهش‌ یافته‌ ای به نام “زالوها” آلوده شده بودند. دیویی هم بعداً به زامبی تبدیل شد و در مقابل چمبرز قرار گرفت.

 

در نهایت، چمبرز متوجه شد که بیلی کوئن در قطار است و تصمیم گرفت با او همکاری کند تا از قطار فرار کنند، اما کوئن از تسلیم شدن به پلیس خودداری کرد. بعداً تیم دلتا از آمبرلا برای کنترل قطار وارد عمل شد، اما آن‌ ها پس از روشن کردن قطار توسط زالوها آلوده شدند.

 

در آخر، قطار از کنترل خارج شد و چمبرز و کوئن مجبور شدند ترمزها را بکشند. گزارش‌ها مختلف است که آیا آن‌ ها با اراده خود ترمز را کشیدند یا کاملاً از اتفاق غافلگیر شدند، اما در هر صورت قطار واژگون شد و وارد ایستگاه قطار نزدیک مرکز آموزشی آمبرلا شد. خوشبختانه چمبرز و کوئن از این حادثه جان سالم به در بردند.

 

حالا که وارد محیط جدیدی شدند، چمبرز و کوئن شروع به کاوش در مرکز آموزشی وسیع و آزمایشگاه آن کردند. آن‌ ها لحظات تاریک کوتاهی از تاریخ این مرکز را کشف کردند، مثل استفاده از موجودات سلاح بیولوژیکی (B.O.W.s)، دیوانگی در حال رشد مدیر و رقابت فزاینده بین دو کارمند که یکی از آن‌ ها اسمی مشابه با نام رئیس تیم استارز داشت.

 

اما این دو به چندین مشکل برخورد کردند. چمبرز توسط یک سنجاقک غول‌ پیکر مورد حمله قرار گرفت و تقریباً جان خود را از دست داد. همچنین پس از حمله یک میمون، او به شدت آسیب دید و از بلندی سقوط کرد، اما خوشبختانه کوئن به موقع رسید و جان او را نجات داد.

 

بعد از آن، چمبرز که به اتهامات وارد شده علیه کوئن شک کرده بود، از او سوالاتی کرد. کوئن فاش کرد که بر اساس اطلاعات غلط، واحد او به یک روستای آفریقایی رفت که فکر می‌کردند مرکز آموزش تروریست‌ هاست، اما در آنجا فقط غیرنظامیان بی‌ گناه حضور داشتند. فرمانده‌ی کوئن به دلیل اینکه نمی‌خواست دست خالی برگردد، دستور اعدام روستاییان را صادر کرد و کوئن را به عنوان قربانی در این ماجرا معرفی کرد.

آن‌ ها خیلی زود کارهای تاریک دیگری را مثل آزمایش‌ های انسانی کشف کردند. بعد از اینکه یک گوندولا (کابل‌ کشی زیرزمینی) را راه‌ اندازی کردند، کوئن چمبرز را از مسیر حمله یک الیمینیتور (هیولای مهاجم) کنار زد و هر دو به داخل آب سقوط کردند.

 

چمبرز به تنهایی به طرف دیگر رسید و کاپیتان انریکو را پیدا کرد. او به انریکو گفت که کوئن را گم کرده است. انریکو موافقت کرد که او می‌تواند به جستجو برای یافتن کوئن ادامه دهد، ولی به او هشدار داد که مراقب باشد.

ربکا و انریکو RE0
ربکا انریکو مارینی را ملاقات می کند.

پس از این، انریکو به محل ملاقات تیم خود برگشت. چمبرز در راه رسیدن به آسانسور متوجه شد که درب فولادی پشت سرش بسته شده و یک هیولا از میان آوار به او حمله کرد. او موفق شد هیولا را شکست دهد، سپس به پایین آسانسور رفت و کوئن را در آب پایین پیدا کرد. پس از فعال‌سازی سد تأسیسات، هر دو یکدیگر را پیدا کردند، اما از دیدن استخوان‌ های بسیاری که در آزمایش‌ های مدیر استفاده شده بود و در اطرافشان پراکنده شده بود، وحشت‌ زده شدند. آن‌ها با اراده‌ ای قوی برای زنده خارج شدن از آن مکان، با مشکلات زیادی روبرو شدند و در نهایت به درب خروج رسیدند. در آنجا آن‌ها با مدیر، جیمز مارکوس روبرو شدند که برخلاف سن بالا، ظاهرش جوان به نظر می‌رسید. مارکوس به آن‌ ها توضیح داد که چگونه به دست آمبرلا به طرز وحشتناکی کشته شد و با کمک شاگردانش آلبرت و ویلیام، پس از مرگ دوباره متولد شد و او بود که ویروس تی را گسترش داد. سپس دکتر ناگهان شروع به بالا آوردن هزاران لارو کرد و به یک موجود ترسناک شبیه به موجودات لارو تبدیل شد.

 

اگرچه به نظر می‌رسید که او در برابر سلاح‌ های گرم مقاوم است، اما چمبرز و کوئن به سرعت متوجه شدند که مارکوس به نور خورشید آسیب‌ پذیر است. کوئن مارکوس را فریب داد، در حالی که چمبرز در حال باز کردن دریچه سقف بود تا مارکوس را در معرض نور روز قرار دهد. چمبرز به کوئن یک مگنوم پرتاب کرد و او در حالی که موجود در حالت ضعیفی قرار داشت، به آن شلیک کرد و آن را کشت. آن موجود از یک چاه آسانسور سقوط کرد و شعله‌ ها در حالی که تایمر خود ویرانی تأسیسات به پایان می‌رسید، اوج گرفتند. آن‌ ها درست قبل از انفجار تأسیسات از آنجا فرار کردند.

بعد از این، چمبرز و کوئن به تپه‌ ای صعود کردند که ویرانه‌ ها را از آنجا می‌دیدند، جایی که چمبرز پلاک نظامی کوئن را به عنوان نمادی از مرگ یک سرباز برداشت و پیشنهاد داد گزارشی جعلی ارائه دهد که رسماً اعلام کند کوئن مرده است و به او فرصتی برای آزادی و شروعی دوباره بدهد. آن‌ ها به یکدیگر آخرین سلام نظامی را دادند و کوئن در بین درخت‌ ها ناپدید شد. چمبرز در حالی که به لبه صخره نگاه می‌کرد، قصد داشت با اعضای باقی‌ مانده تیم خود ارتباط برقرار کند و متوجه عمارت دور دست شد که به یاد داشت انریکو آن را به عنوان محل ملاقات گروه ذکر کرده بود.

سکانس آخر RE0

حادثه عمارت

"بعد از این که از بیلی جدا شدم، به عمارت رفتم تا با تیم براوو ملاقات کنم. وقتی رسیدم، متوجه شدم که هیچکدام از بچه‌ ها آنجا نیستند و عمارت به طور عجیبی ساکت بود. از اتفاقات روز قبل خسته بودم و قبل از این که متوجه بشم، در یک کابوس غرق شدم."

— ربکا چمبرز

چمبرز بعد از جدا شدن از کوئن در پایان روز به عمارت رسید، بعد از این که به سختی از سفر خطرناک در دل طبیعت جان سالم به در برد، اما عمارت را کاملاً خالی یافت. خسته از تجربیاتش، در یکی از اتاق‌ های خواب کارکنان عمارت به خواب فرو رفت. در شب ۲۴ ژوئیه، کابوس‌ های مکرری از یک مار غول‌ پیکر دید و در نهایت توسط ایکن، یکی دیگر از اعضای تیم براوو از خواب بیدار شد. آن دو شروع به جست‌ و جو برای مارینی کردند، کسی که برای ایمنی بعد از جدایی تیم به او اعتماد کرده بودند. اما به دلیل افزایش تعداد وب اسپینرها، مجبور شدند جست‌وجو در محیط بیرون را متوقف کنند و وارد عمارت شوند، بی‌ آنکه بدانند کاپیتانشان به زودی وارد تونل‌ های تاریک نزدیک به لانه عنکبوت‌ ها خواهد شد.

ربکا و ریچارد در RE TUC
چمبرز توسط ایکن در عمارت اسپنسر پیدا می‌شود.

پس از اینکه یک دسته کلاغ به آن‌ ها حمله کردند و ایکن با شلیک گلوله‌ها آن‌ ها را پراکنده کرد، چمبرز از خودش پرسید که آیا او و ایکن تنها اعضای باقی‌ مانده از تیم براوو هستند یا نه؟ اما گفت‌ و گوهای آن‌ ها خیلی ادامه پیدا نکرد چرا که خیلی زود توسط یک مار غول‌ پیکر که کمین کرده بود غافلگیر شدند. آن‌ ها مجبور به فرار شدند و توانستند موقتاً از مار با پناه گرفتن در راهروها فرار کنند، اما دوباره مار را در کتابخانه اتاق زیرشیروانی دیدند. پس از یک نبرد طولانی، ایکن زمانی که مار به طرف ربکا حمله کرد، او را از مسیر مار کنار زد. چمبرز تردید داشت که به مار شلیک کند چون می‌ترسید ایکن را مورد هدف قرار دهد، بنابراین تصمیم گرفت به بخش پایین بدن مار شلیک کند. این کار مار را عصبی کرد و باعث شد ایکن را به بیرون پرتاب کند و فرار کرد. ایکن به او گفت که امیدوار باشد کسی آن‌ ها را نجات دهد، ولی چمبرز با احساس نا امیدی از وضعیتشان دست و پنجه نرم می‌کرد.

تیم آلفا برای نجات تیم براوو فرستاده شد. در این مأموریت، ربکا چمبرز توسط یکی از اعضای تیم آلفا به نام کریس ردفیلد پیدا شد. تیم کریس نیز با مشکلی مشابه تیم براوو روبرو شده بود. ریچارد ایکن به کریس رادیوی خود را داد تا بتواند درخواست کمک کند، اما نمی‌دانست که رادیو خراب است. کریس و ربکا بعداً متوجه شدند که رهبر تیم آلفا، آلبرت وسکر پشت تمام اتفاقات و مسئول اصلی قتل چندین عضو تیم .S.T.A.R.S بوده است. وسکر شخصاً انریکو مارینی را نیز به قتل رسانده بود و در نهایت ربکا تنها بازمانده تیم براوو بود. او حتی توسط وسکر مورد هدف گلوله قرار گرفت، اما به لطف جلیقه ضد گلوله‌ اش زنده ماند.

ربکا، جیل و کریس در RE1Remake
ربکا چمبرز قبل از فرار از عمارت، با اعضای تیم آلفا یعنی کریس ردفیلد و جیل ولنتاین ملاقات می‌کند.

پس از بیدار کردن هیولایی به نام تایرنت (مدل T-002) توسط وسکر، او بلافاصله توسط پنجه‌ های هیولا کشته شد، اما مرگش موقتی بود. در همین حین، سایر بازماندگان عقب‌ نشینی کردند. کریس و ربکا به همراه دیگر اعضای تیم آلفا، جیل ولنتاین و بری برتون، به سمت سکوی هلیکوپتر رفتند، در حالی که سیستم خودتخریبی عمارت فعال شده بود.

 

هیولا که از جراحاتش بهبود یافته بود، بازماندگان را بی‌ رحمانه مورد حمله قرار داد. خوشبختانه خلبان تیم آلفا برد ویکرز، از بالا یک راکت‌ لانچر برای نابود کردن هیولا انداخت. با شلیک موشک و نابودی هیولا، این چهار نفر به همراه برد با هلیکوپتر فرار کردند. در پایان، ربکا روی کف هلیکوپتر به خواب می رود.

 

پس از بازگشت به کار پس از یک دوره کوتاه بستری در بیمارستان، ربکا چمبرز گزارشی درباره حادثه نوشت که در آن درباره “مرگ” بیلی کوئن دروغ گفت تا از ادامه جستجوی او جلوگیری کند. پس از آن، او پیش از شیوع ویروس T که در سپتامبر 1998 شهر راکون را فرا گرفت، شهر را ترک کرد.

فعالیت در BSAA و شیوع ویروس در مینه‌سوتا (2005)

"من ربکا چمبرز مشاور .B.S.A.A هستم. دفعه بعد اگر نمی‌خواهی بمیری، بهتر است به سرشان شلیک کنی."

— خطاب به تایلر هاوارد

مدتی پس از حادثه نابودی شهر راکون، ربکا چمبرز تحصیلات دانشگاهی خود را ادامه داد و موفق به اخذ مدرک دکترا در زمینه ویروس‌ شناسی شد. هدف او کمک به دوستان با تجربه‌ اش در مبارزه با تهدیدات بود، در حالی که با گذر زمان، ائتلاف ارزیابی امنیت بیولوژیکی (.B.S.A.A) شکل گرفت. در این دوره، کریس ردفیلد از او دعوت کرد تا به عنوان مشاور به این سازمان بپیوندد و ربکا این دعوت را پذیرفت. بعداً، زمانی که یک نوع ویروس T در سال 2005 در شهرهای سنت کلود و راچستر در ایالت مینه‌سوتا گسترش یافت، ربکا در دفاع از این مناطق مشارکت کرد. او افسر پلیس تایلر هاوارد را از زامبی‌ ها نجات داد و به او یاد داد که برای کشتن آلوده‌ ها به سرشان شلیک کند و در طول شیوع ویروس با او همکاری کرد.

ربکا در شیوع مینه‌سوتا
چمبرز و تایلر هاوارد در طول شیوع ویروس در مینه‌سوتا.

حادثه دانشگاه فلسفه (2010)

"من درخواست تحقیقات رو فرستادم و بعد با کمک .B.S.A.A تونستم به عنوان یک معلم موقت وارد اینجا بشم، اما پیدا کردن حقیقت برام سخت بود."

— خطاب به کریس و پیرز نیوانس، درباره تحقیقاتش در دانشگاه.

تا سال 2010، دکتر چمبرز علاوه بر شغل مشاور .B.S.A.A، به عنوان استاد دانشگاه نیز مشغول به کار بود. این دو نقش به او این امکان را می‌داد که از آزمایشگاه‌ های دانشگاه برای ادامه تحقیقات خود استفاده کند. در همان سال، او دستور گرفت که به عنوان استاد علوم به دانشگاه فلسفه در غرب استرالیا نفوذ کند تا تحقیقاتی درباره سری پرونده‌ های مفقود شدگان انجام دهد که .B.S.A.A معتقد بود به سلاح‌ های بیولوژیکی مرتبط هستند. تحقیقات دکتر چمبرز او را به اولین مظنون، دکتر لیام هاوارد، یک آمریکایی که نامش با نام یک محقق شرکت آمبرلا که در سال 2003 ناپدید شده بود یکی بود، رساند.

ربکا، کریس و پیرز در حادثه دانشگاه فلسفه
ربکا چمبرز، کریس ردفیلد و پیرز نیوانس در حادثه دانشگاه فلسفه.

این تحقیق به دلیل شیوع ویروس T به سرعت متوقف شد و تیم .B.S.A.A که در حالت آماده‌ باش بود، وارد عمل شد که شامل کاپیتان ردفیلد، پیرز نیوانس و سوفی هوم می‌شد. با گذشت زمان، ابعاد کامل تحقیقات دکتر هاوارد آشکار شد. او به طور مخفیانه با رئیس دانشگاه همکاری می‌کرد تا دانشجویان را به منظور تغییر ژنتیکی و تنظیم هوششان برباید. مری گری تنها فردی بود که موفق به این تغییرات شد و بقیه به زامبی تبدیل شدند.

 

دکتر هاوارد همچنین در یک آزمایش غیرمجاز در آزمایشگاه دانشگاه شرکت داشت که در آن از ژن‌ هایی که از بقایای غول ایرلندی در موزه گرفته بود، استفاده کرده بود تا به نوعی پسرش تایلر را که فکر می‌کرد در راچستر مرده، دوباره زنده کند. شیوع ویروس تنها با استفاده از مواد منفجره پس از آن پایان یافت که مری گری که به دلیل آزمایش‌ ها به بی‌ثباتی روانی دچار شده بود، به یک جهش قوی‌ تر تبدیل شد.

حوادث ویروس A و شیوع در نیویورک (2014)

"ما آدم بدا رو گرفتیم. امیدوارم دنیارو کمی امن‌ تر کرده باشیم."

— خطاب به کریس، بعد از اینکه با واکسن ویروس A کاملاً درمان شد.

مدتی پس از حملات بیوتروریسم در سال 2013، ربکا چمبرز مشغول تحقیق برای پیدا کردن درمان یک نوع ویروس جدید بود که توسط بیوتروریست گلن آریاس ساخته شده بود. این تحقیقات در مؤسسه الکساندر برای بیوتکنولوژی در شیکاگو انجام می‌شد. در حین تحقیق، ماریا گومز به آزمایشگاه حمله کرد و همه کارکنان را آلوده کرد، اما ربکا به خاطر واکسن آزمایشی که داشت آلوده نشد. کریس ردفیلد و سربازان .B.S.A.A درست به موقع رسیدند و ربکا را از دست افراد آلوده نجات دادند.

ربکا در حال تحلیل سویه‌ های ویروس A
ربکا چمبرز در حال تحلیل سویه‌ های ویروس A.

آنها بعداً فهمیدند که این ویروس جدید شباهت‌ هایی به انگل لاس پلاگاس دارد که گروه “لوس ایلومینادوس” از آن استفاده می‌کرد. بنابراین ربکا و کریس به سراغ لیان اسکات کندی، مأمور .D.S.O رفتند تا از او کمک بگیرند. نادیا و دامیان از ربکا پرسیدند چرا شغلش در نیروی انتظامی را ترک کرد و به یک دانشمند تبدیل شد. ربکا پاسخ داد که در حالی که کریس با قدرت بدنی خود با بیوتروریسم مبارزه می‌کند، او با دانش خود در این زمینه مبارزه می‌کند.

 

زمانی که ربکا از درگیری فوری ردفیلد و کندی پس از رسیدنشان ناراحت شد، با عصبانیت هر دو مرد را سرزنش کرد و فاش کرد که ویروسی که آریاس استفاده کرده، در بدن مردم در سراسر جهان وجود دارد و فقط نیاز به فعال شدن با یک محرک خارجی دارد. او پس از گذاشتن نمونه‌ ای از خون واکسینه‌ شده‌ اش و یک لپ‌تاپ پر از داده‌ ها درباره تولید واکسن، با انزجار از آنجا رفت. در همین زمان، ماریا و دیگو گومز او را ربودند و به مخفیگاه آریاس در نیویورک بردند.

 

ربکا چمبرز از خواب بیدار شده و با آریاس روبرو می‌شود که دستور داده بود او زنده دستگیر شود. در حین صحبت، ربکا همه چیزی که درباره ویروس A یاد گرفته بود را فاش می‌کند که این اطلاعات باعث تحسین زندان‌ بانش می‌شود. سپس آریاس انگیزه‌ های خود را برای ربودن ربکا آشکار می‌کند، زیرا او شباهت زیادی به نامزد مرحومش، سارا داشت. آریاس سعی می‌کند حلقه عروسی سارا را دست ربکا کند، اما مقاومت او باعث می‌شود تصمیم بگیرد که دست سارا را به جای حلقه، با دست ربکا جایگزین کند.

 

با استفاده از خون ربکا، سویه‌ ای قویتر از ویروس A ایجاد می‌شود و ربکا ناخود آگاه به اولین فرد آزمایشی تبدیل می‌شود. به او گفته می‌شود که ۲۰ دقیقه زمان دارد تا سویه ویروس به طور کامل اثر کند و پس از آن، تحت حفاظت قرار می‌گیرد. در همین حین آریاس به سمت سقف می‌رود.

 

پس از مبارزه کریس ردفیلد با دیگو و یک جراح، او ربکا را نجات می‌دهد، اما ویروس A هنوز در بدنش وجود دارد. سپس هر دو به سمت سقف می‌روند تا با آریاس روبرو شوند، در حالی که وضعیت ربکا هر لحظه بدتر می‌شود. بعد از روبرو شدن با آریاس، ربکا به کریس می‌گوید که باید او را بکشد چون زمان کم است، اما کریس این کار را نمی‌کند.

 

ربکا به مبارزه نگاه می‌کند، در حالی که لیان کندی، کریس و واحد او به نام “سیلوِر داگر” با هیبرید .B.O.W دیگو و آریاس می‌جنگند. با کمک همه و تلاش مشترک، پیروز می‌شوند و کریس درمان را به ربکا می‌دهد و جانش را نجات می‌دهد.

آن‌ها درباره این که چطور از یک خطر دیگر جان سالم به در بردند فکر می‌کنند و درمان را در هوا پخش می‌کنند تا مناطق آلوده نیویورک پاکسازی شوند. ربکا به آخرین باری که او و کریس با هم در هلیکوپتر بودند فکر می‌کند و حس می‌کند که همه چیز دوباره شبیه به آن زمان شده است.

سکانس آخر وندتا
ربکا چمبرز همراه با کریس ردفیلد و لیان کندی پس از پایان شیوع ویروس در نیویورک.

قتل‌ های زنجیره‌ ای سان فرانسیسکو و شیوع ویروس در آلکاتراز (2015)

"واکسن. فقط امیدوارم که به اندازه کافی درست کرده باشم."

— ربکا خطاب به کاپیتان تیم SWAT.

یک سال پس از حمله بیوتروریسم در نیویورک، موارد مرموزی از عفونت و قتل در اطراف شهر سان فرانسیسکو شروع می‌شود که در آن ۱۲ نفر جان خود را از دست می‌دهند. ربکا چمبرز به کریس ردفیلد و جیل ولنتاین که به تازگی بهبود یافته بود، در تحقیقات مشترکشان همراه با اداره پلیس سان فرانسیسکو و کلر ردفیلد در مورد یک نهنگ اورکا که به طور وحشیانه‌ ای کشته شده و به ساحل شهر نشسته بود، کمک می‌کند.

ربکا در رزیدنت ایول: جزیره مرگ
ربکا چمبرز و کریس ردفیلد در حال بررسی اجساد قربانیان.

در حین تحقیقات، زمانی که ربکا در آزمایشگاه مشغول تحقیق است، کریس به او سر می‌زند و ربکا به او گزارشی از اجساد آورده‌ شده که آنالیز کرده‌ اند می‌دهد. همه اجساد بدون آثار گزش و با علامت‌ های سوزن بر بدن‌ شان و آلوده به یک سویه پیشرفته از ویروس T بودند که از طریق بزاق یا هوا منتقل نمی‌شود. ردفیلد درباره ولنتاین سرکش به ربکا اعتماد می‌کند و ربکا معتقد است که ادامه دادن به کارهایش نتیجه احساس گناه او و تمایل به جبران کارهایی است که شش سال پیش در کیجوجو انجام داده بود.

بعد از آن، کلر وارد می‌شود و یافته‌ های خود را در مورد ساحل به ربکا چمبرز، جیل ولنتاین و کریس ردفیلد توضیح می‌دهد. او به آن‌ ها می‌گوید که نهنگ اورکای آسیب‌ دیده در اطراف پناهگاه دریایی ملی گریتر فارالون شنا کرده و همچنین تعدادی نهنگ در نزدیکی جزیره آلکاتراز ناپدید شده‌ اند. جسد نهنگ اورکا هم حاوی سویه‌ هایی از ویروس T بود که شبیه به ویروس موجود در بدن قربانیان است. با این اطلاعات، ربکا متوجه می‌شود که قربانیان پیش از مرگشان به آلکاتراز رفته بودند.

اعضای کلیدی رزیدنت ایول در دث آیلند
ربکا چمبرز در حال کشف ارتباط قتل‌های زنجیره‌ ای سان فرانسیسکو.

به این ترتیب کریس ردفیلد، جیل ولنتاین و کلر تصمیم می‌گیرند به آلکاتراز بروند تا تحقیقات بیشتری انجام دهند، در حالی که ربکا در پشت صحنه می‌ماند تا روی واکسن برای مقابله با سویه جدید ویروس کار کند و به عنوان رابط ماموریت با تیم ارتباط برقرار کند. اما پس از مدتی، ربکا برای دو ساعت نمی‌تواند با گروه تماس بگیرد و در بی‌ خبری باقی می‌ماند.

 

مدتی بعد، ربکا متوجه می‌شود که کندی نیز در حال کار بر روی پرونده مرتبط با آلکاتراز است و با مأمور F.O.S، اینگرید هانیگان تماس می‌گیرد. هانیگان به او اطلاع می‌دهد که پایگاه داده وزارت دفاع هک شده و اطلاعات محرمانه آن در مورد حوادث بیوتروریسم از زمان حادثه راکون سیتی تا پرونده‌ های مربوط به ردفیلدها، ولنتاین و مأمور کندی که در این عملیات نیز دخیل است، فاش شده است. با فهمیدن اینکه گروه در خطر است، ربکا تصمیم می‌گیرد تا به آن‌ ها کمک کرده و نجاتشان دهد.

 

ربکا با هماهنگی با تیم S.W.A.T پلیس سان فرانسیسکو، کیسه واکسن خود را بسته و به آلکاتراز می‌رود. در آنجا ناگهان توسط یک سلاح بیولوژیکی به نام مگالودون، یک کوسه غول‌پیکر مورد حمله قرار می‌گیرند که تمامی اعضای تیم را به جز ربکا نابود می‌کند. او موفق می‌شود به تونل فاضلاب زندان فرار کند. ربکا در مسیر خود با جیل ولنتاین برخورد می‌کند که به او می‌گوید به محوطه زندان برود و دیگران را درمان کند، زیرا آنها به ویروس آلوده شده‌اند، در حالی که جیل به سمت انبار اسلحه می‌رود تا با مغز متفکر این عملیات، دیلن بلیک مقابله کند.

 

ربکا به موقع می‌رسد تا کندی و ردفیلد‌ها را از بیماری‌ شان درمان کند و همه به سمت انبار اسلحه می‌روند، جایی که دوباره با جیل ولنتاین متحد می‌شوند و با دیلن روبرو می‌شوند. دیلن خود را با ویروس آلوده کرده و با کوسه مگالودون ترکیب می‌شود، به شکلی که موجودی هیولاگونه به وجود می‌ آید. آنها از پنج مخزن سلاح برای مقابله با این موجود استفاده می‌کنند، اما سلاح‌ ها به سختی آسیب می‌زنند. سپس کندی به کلر می‌گوید که کد پشتیبان دکتر آنتونیو تیلور را به دست آورده و از او می‌خواهد تا همراه با ربکا به ایستگاه‌ های رها سازی ربات‌های پشه حمله کنند تا آنها را متوقف کنند.

در کنسول، این دو با هم کار می‌کنند تا کد را وارد کنند و موفق به باز پس‌ گیری کنترل ربات‌ های پشه که دوزهای ویروس T را حمل می‌کردند، می‌شوند. قبل از اینکه ردفیلد بتواند ربات‌ ها را از بین ببرد، ربکا به او توصیه می‌کند که آنها را به سمت دیلن هدایت کند تا DNA او را مختل و ناپایدار کند. این اقدام به شدت موجود جهش‌ یافته را ضعیف می‌کند و فرصتی برای حمله به آن به جیل ولنتاین، کندی و ردفیلد می‌دهد. دیلن جهش‌ یافته با تلاش‌ های مشترک آن‌ ها میمیرد و ربکا و ردفیلد موفقیت خود را در جلوگیری از شیوع یک اپیدمی دیگر جشن می‌گیرند. خارج از جزیره، گروه به یاد دوران عملیاتی که گذرانده‌ اند می‌افتد تا اینکه نیروهای کمکی میرسند و آن‌ ها را از محل خارج می‌کنند.

سکانس آخر جزیره مرگ
گروه آلکاتراز را ترک می‌کند.

ربکا چمبرز در طول توسعه بازی Resident Evil تغییرات قابل توجهی را تجربه کرد و در بازی‌ های بعدی تغییرات مختلفی داشت، در حالی که طراحی اصلی او همچنان حفظ شد.

اولین اثر هنری از ربکا
اولین اثر هنری از ربکا که به عموم نمایش داده شد.

تاریخچه توسعه

رزیدنت ایول (1998)

در Resident Evil تعداد شخصیت‌ ها تغییر می‌کرد و از کمتر از پنج نفر به ده نفر و بعد به دوازده نفر تقسیم می‌شد. تا سال 1994، شخصیت اولیه کریس ردفیلد (بیم مارکیوریو) به عنوان شخصیت اصلی داستان معرفی شده بود. در آن زمان ربکا نقش کوچکی داشت و قرار بود توسط زامبی‌ ها کشته شود. اما در سال 1995، جیل ولنتاین که شریک کریس بود، به شخصیت اصلی تبدیل شد و داستان خودش را پیدا کرد. ربکا به شریک جدید کریس تبدیل شد و صحنه مرگش حذف شد. همچنین طراحی‌ های جیل و ربکا تغییر کرد، زیرا کارگردان شینجی میکامی از طراحی جیل به عنوان یک شخصیت ضعیف شکایت کرده بود. در نتیجه ربکا ویژگی‌ های منفی جیل را گرفت و به یک تازه‌ کار 18 ساله بی‌ تجربه تبدیل شد.

رزیدنت ایول 0 (2002)

ربکا در سال 1998 به سری بازی‌ های Resident Evil بازگشت، زمانی که استودیو 3 شروع به کار روی Resident Evil 0 کرد. این بازی که توسط نوبورو سوگیمورا از فلگشیپ نوشته شده بود، تصویر جدی‌ تری از ربکا نسبت به بازی اصلی ارائه داد، اما تولید به دلیل مشکلات در ذخیره‌ سازی بازی روی کارتریج‌ های نینتندو 64 متوقف شد و توسعه به کنسول گیم‌کیوب منتقل شد. زمانی که کپکام بازی را برای کنسول‌ های جدید توسعه می‌داد، برای حفظ واقع‌ گرایی در چارچوب‌ های قانونی، شروع به استخدام مدل‌ هایی برای استفاده به عنوان الگوهای شخصیت‌ ها کرد. برای Resident Evil 0، مدل صورت ربکا ستاره پاپ ژاپنی، آیومی هاما‌ساکی بود.

رزیدنت ایول (2002)

در حالی که تولید Resident Evil 0 در حال انجام بود، یک ریمیک از بازی اصلی نیز توسط استودیو 4 ساخته می‌شد. اما به دلایل قانونی ممکن است از مدل دیگری استفاده کرده و آن را تغییر داده باشند تا شبیه به صورت ربکا در Resident Evil 0 شود. در این ریمیک، شخصیت ربکا تفاوت زیادی داشت، چون از همان داستان بازی 1996 استفاده شد و در این نسخه، ربکا نقش ضعیف‌ تری داشت.

رزیدنت ایول صفر

در Resident Evil 0، ربکا همراه با بیلی کوئن بازی می‌کند. بازیکنان بازی را با ربکا آغاز می‌کنند که یک تفنگ دستی، یک کیت ترکیب که می‌تواند برای ذخیره انواع مواد شیمیایی استفاده شود و شش فضای موجودی دارد. ربکا سلامت کمتری دارد و به اندازه شریکش بیلی قوی نیست و به همین دلیل نمی‌تواند اشیاء سنگین را جابه‌جا کند. همچنین ربکا با چاقو بازی را شروع نمی‌کند، اما تنها کسی است که قادر به ترکیب گیاهان است. ربکا با سلاح‌ ها کندتر از بیلی شلیک می‌کند و از تکانه سلاح‌ های بزرگ عقب می‌رود، در حالی که بیلی این کار را نمی‌کند.

 

تعداد لباس‌ های مختلف ربکا بستگی به نسخه بازی دارد؛ در نسخه اصلی، تنها دو لباس قابل باز کردن وجود دارد، در حالی که در نسخه HD Remaster، دوازده لباس دیگر اضافه شده است که شش مورد از آن‌ ها بر اساس ظاهرهای قبلی ربکا در سری است. همچنین در نسخه ژاپنی HD Remaster هفت لباس اختصاصی دیگر وجود دارد. به طور کلی، نحوه باز کردن هرکدام از این لباس‌ها بسته به نسخه بازی متفاوت است:

لباس محتویات شرایط باز کردن

RE0HD_Costumes_Rebecca_Western

لباس جایگزین او از نسخه ریمیک بازی Resident Evil.
در نسخه اصلی، بازی اصلی را در حالت نرمال یا سخت تمام کنید. در نسخه HD Remaster، لباس‌ها از ابتدا در دسترس هستند.

تاپ قرمز شرابی با چوکری که به آن وصل است، همراه با بازوبندها و شلوار مشکی با بند شلوار.

RE0HD_Costumes_Rebecca_Cheerleader

نسخه به‌ روزرسانی‌ شده از لباس جایگزین او در بازی Resident Evil: Deadly Silence.
فقط در نسخه HD Remaster (بسته لباس‌ های DLC شماره 1).

RE0HD_Costumes_Rebecca_Nurse

لباس جایگزین او از بازی Resident Evil: The Mercenaries 3D.
فقط در نسخه HD Remaster (بسته لباس‌ های DLC شماره 2).

نسخه به‌ روزرسانی‌ شده از لباس جایگزین او در بازی Resident Evil: Director’s Cut.
فقط در نسخه HD Remaster (بسته لباس‌ های DLC شماره 3).

لباس ورزشی سبز رنگ .R.P.D او که بر اساس عکسی از او در نسخه اصلی Resident Evil 2 طراحی شده است.
فقط در نسخه HD Remaster (بسته لباس‌ های DLC شماره 3).

نسخه به‌ روزرسانی‌ شده از یونیفرم او در نسخه اصلی Resident Evil.
فقط در نسخه HD Remaster (بسته لباس‌ های DLC شماره 4).

نسخه به‌ روزرسانی‌ شده از لباس آزمایشی او در بازی Resident Evil 0 (نسخه Nintendo 64).
فقط در نسخه HD Remaster (بسته لباس‌ های DLC شماره 4).

ربکا لباسی شبیه به جیل ولنتاین در بازی Resident Evil 5 به دست می آورد. این لباس شامل یک دستگاه تزریق P30 روی سینه اوست. چشمانش هم شبیه به چشمان وسکر قرمز می‌شود، اما بدون مردمک‌ های خطی.
یک بار حالت وسکر (Wesker Mode) را در نسخه HD Remaster به پایان برسانید.

تیشرت با چاپ “ZOMBIE-KUN”.
فقط در نسخه HD Remaster (بسته تیشرت‌ های طراحی شده توسط طرفداران DLC).

تیشرت با چاپ “Super Nurse”.
فقط در نسخه HD Remaster (بسته تیشرت‌ های طراحی شده توسط طرفداران DLC).

تیشرت با چاپ “Jill Sandwich”.
فقط در نسخه HD Remaster (بسته تیشرت‌ های طراحی شده توسط طرفداران DLC).

تیشرت با چاپ لوگوی “Umbrella Training Facility”.
فقط در نسخه HD Remaster (بسته تیشرت‌ های طراحی شده توسط طرفداران DLC).

تیشرت با چاپ آثار تبلیغاتی بازی Resident Evil 0.
فقط در نسخه HD Remaster (بسته DLC پیش‌خرید).

تیشرت با چاپ “GEO”.
فقط در نسخه ژاپنی HD Remaster.

تیشرت با چاپ “WonderGOO”.

تیشرت با چاپ “Joshin”.

تیشرت با چاپ لوگوی .R.P.D

تیشرت با چاپ لوگوی Resident Evil 0.

تیشرت با چاپ تصویر ربکا به سبک BIOHAZARD Heavenly Island.

تیشرت با چاپ آثار تبلیغاتی Ajin: Demi-Human.

حالت وسکر

ربکا یک شخصیت قابل بازی در کنار آلبرت وسکر در بازی فرعی “Wesker Mode” است. پس از تکمیل این بازی فرعی، لباس ربکا در این حالت برای استفاده در بازی اصلی در دسترس قرار خواهد گرفت.

شکارچی زالو

ربکا در کنار بیلی در بازی فرعی “Leech Hunter” یک شخصیت قابل بازی است. او فقط می‌تواند زالوهای سبز را جمع کند. در نسخه‌ های گیم‌کیوب و وی، بازیکنان می‌توانند لباس‌ های مختلف ربکا را انتخاب کنند، چون او همان دو لباس جایگزینی که در بازی اصلی دارد را در این نسخه‌ ها هم دارد.

رزیدنت ایول (1996)

در بازی اصلی Resident Evil، ربکا به طور موقت در صورت مسمومیت کریس ردفیلد توسط یان قابل بازی است. ماموریت او این است که سرم را پیدا کرده و آن را به کریس بدهد. به طور جایگزین، اگر کریس تصمیم بگیرد که ربکا را دنبال کند، او دوباره قابل بازی می‌شود تا V-JOLT را برای تضعیف گیاه 42 بسازد. زمانی که بازی می‌شود، ربکا دست‌ کم چند گلوله و یک اسپری کمک‌ های اولیه دارد. او نمی‌تواند هیچ آیتم دیگری به جز موارد ضروری برای پیشروی خود، مانند گیاهان درمانی و گلوله‌ های اضافی را بردارد (این مکانیک به این دلیل است که او نمی‌تواند آیتم‌های کلیدی که کریس برای پیشرفت‌ های بعدی نیاز دارد را بردارد). همچنین ربکا نمی‌تواند از خوابگاه خارج شود.

 

در ابتدا، ربکا لباس‌ های اضافی نداشت، اما در نسخه Director’s Cut او لباس جدیدی دریافت کرد:

لباس محتویات شرایط باز کردن

این لباس جدید که در نسخه Director’s Cut برای ربکا طراحی شده، تغییراتی در لباس اصلی او ایجاد کرده است. شلوار سبز او به شورت تبدیل شده، دستکش، بوت‌ ها و یک پیراهن قرمز با شکم برهنه اضافه شده است. همچنین یک جلیقه ضد گلوله کوتاه به عنوان بالا پوش قرار گرفته است.
ترتیب حالت (فقط در داستان کریس): یک حالت خاص است که در آن مکان آیتم ها تغییر می‌کند.

رزیدنت ایول: سکوت مرگبار

ربکا دوباره به‌ عنوان یک شخصیت قابل بازی در Resident Evil: Deadly Silence ظاهر می‌شود. وظایف و ماموریت‌ های او مشابه نسخه اصلی است و درست مانند نسخه Director’s Cut یک لباس جایگزین جدید دارد که تنها در بخش کریس قابل دسترسی است.

لباس محتویات شرایط باز کردن

لباس شامل یک تی‌شرت بدون آستین کوتاه با لوگوی کپکام به رنگ‌ های سفید، آبی و زرد، یک دامن کوتاه با همین رنگ‌ ها، دستبندهای آبی و کفش‌ های سفید است.
مطمئن شدن از اتمام حالت داستان کریس با بهترین پایان در حالت Rebirth.

ربکا همچنین در حالت “چندنفره” قابل بازی است. برای باز کردن او، بازی را در حالت ری‌برث با کریس تمام کنید.

رزیدنت ایول (2002)

ربکا دوباره به عنوان یک شخصیت قابل بازی به طور کوتاه در ریمیک بازی Resident Evil ظاهر می‌شود. وظایف و گیمپلی او مشابه نسخه اصلی است و مانند نسخه Director’s Cut، در صورت نجات دادن ریچارد ایکن قابل بازی خواهد بود تا سرم را به کریس بدهد یا در صورت عدم نجات ریچارد، او وظیفه ساخت V-JOLT برای گیاه 42 را بر عهده می‌گیرد. همچنین او یک لباس جایگزین جدید دارد که فقط در بخش کریس قابل دسترسی است:

لباس محتویات شرایط باز کردن

یک جلیقه بدون آستین به رنگ بژ با کراوات، شلوارک جین که با کمربند مشکی بسته شده، شال قرمز دور گردن، دستکش و چکمه‌ های کابویی. او همچنین یک آتل روی پای خود دارد.
برای باز کردن این لباس، ابتدا باید یک بار حالت داستانی کریس را به پایان برسانید و سپس دو بار دیگر روی همان فایل ذخیره‌ سازی انجام دهید.

رزیدنت ایول: تاریخچه آمبرلا

ربکا در دو بخش بازی “Resident Evil: The Umbrella Chronicles” قابل بازی است: “انحراف قطار” و “کابوس”. در این بازی، اسلحه اصلی او یک “سامورایی اج 2” است. اما برای بخش “انحراف قطار”، به طور پیشفرض اسلحه “مسلسل دستی” برای او انتخاب می‌شود و برای بخش “کابوس”، تفنگ “HP مسلسل دستی” به صورت پیشفرض انتخاب می‌شود. همچنین هنگام برخورد با زامبی‌ ها، ربکا ابتدا آن‌ ها را از خود دور می‌کند و سپس یک نارنجک پرتاب می‌کند که به محض برخورد با زامبی منفجر می‌شود.

رزیدنت ایول 5

ربکا یکی از شخصیت‌ هایی است که می‌توان در The Mercenaries Reunion باز کرد، اما در نسخه United از همان ابتدا قابل بازی است. مدل شخصیت به‌ روزرسانی‌ شده او از همان لباس معروفش در Resident Evil 0 استفاده می‌کند، اما با تغییرات و جزئیات جدید.

 

اسپری شعله‌ ور ربکا و نسخه قوی‌ تر آن Double Flame Spray (وقتی با کریس یا اکسلا هم‌ تیمی باشد)، بسیار قدرتمند هستند. حملات می‌توانند بیشتر دشمنان معمولی ماجینی را سریعاً نابود کنند و چند دشمن را به‌ طور هم زمان مورد هدف قرار دهند، اما دیگر حملات او چندان قوی نیستند. برای مثال، هر دو حمله‌ ای که به پای دشمن انجام می‌دهد ضعیف هستند، درحالی‌ که در بیشتر شخصیت‌ های این حملات معمولاً قوی‌ ترین ضربات را وارد می کنند. Head Cracker که ضربه به پشت پا است، گاهی ضربه بحرانی می‌شود، اما قابل‌ اعتماد نیست و قدرت یا کارایی حملات مشابه در دیگر شخصیت‌ها را ندارد. Jump Hit نیز ضعیف است، به‌ ویژه در مقابل ماجینی‌ هایی که سپر دارند که باعث می‌شود او نسبت به شخصیت‌ هایی که می‌توانند سپر دشمن را نابود کنند، ضعیف‌تر باشد.

 

بااین‌حال، ربکا دارای حمله پایانی Stun Gun است که یکی از قدرتمندترین حملات نزدیک در کل بازی به حساب می‌ آید و قدرت آن با حمله Hurricane بری برابر است. ربکا تنها شخصیت در بازی است که با دو اسپری کمک های اولیه شروع می‌کند و همچنین دو اسلات پر از مهمات مسلسل و گلوله شاتگان در اختیار دارد. این ویژگی‌ ها باعث می‌شود که او بسیار خودکفا و در عین حال برای پشتیبانی از هم‌ تیمی‌ ها عالی باشد. شاتگان او به نام Jail Breaker نیز بسیار کاربردی است، زیرا از فاصله امن می‌تواند متحدانش را پوشش دهد و برای کنترل جمعیت دشمنان عالی عمل کند. این شاتگان به دلیل برد بیشتر و گستره شلیک وسیع‌ تر خود، در موقعیت‌ های شلوغ بسیار موثر است.

آمار

عکس تجهیزات انتخابی الزامات بازگشایی

  • مهمات مسلسل (300 عدد)
  • مهمات شات‌گان (60 عدد)
  • هکلر و کخ MP5 (120 عدد)
  • شکننده زندان (SG) (10 عدد)
  • اسپری کمک‌های اولیه (2 عدد)
دانلود بسته الحاقی “Desperate Escape” یا خرید نسخه طلایی Resident Evil 5 (فقط بخش The Mercenaries Reunion)

حرکات نبرد نزدیک

موقعیت حمله آسیب قدرت
سر
اسپری شعله‌ ای
بالا
800 HP
بازو (جلو)
گاز اشک‌ آور
پایین
200 HP
بازو (جلو – با کریس یا اکسلا)
اسپری شعله‌ ای دوگانه
بالا
600 2×HP
بازو (عقب)
تکان دادن باسن
پایین
200 HP
پا (جلو)
ضربه پرشی
پایین
300 HP
پا (عقب)
شکست سر
متوسط
400 HP
زمین‌ خورده
لگد
متوسط (حمله بحرانی به سر)
500 HP
تمام‌ کننده ترکیبی
شوک برقی
بسیار بالا
5000 HP
شکستن قاپ
پس‌ زدن
پایین
350 HP

رزیدنت ایول: مزدوران 3 بعدی

در بازی غیرقانونی Resident Evil: The Mercenaries 3D، ربکا یکی از شخصیت‌ های قابل بازگشایی است. او دارای بالاترین میزان بازیابی در بازی است، اما دفاع او در میان سایر شخصیت‌ ها کمترین است. ربکا همچنین یکی از بهترین تنظیمات سلاح‌ ها را دارد و حرکات نبرد نزدیک او قدرت زیادی ندارند، ولی اگر پیش از هر حرکت نزدیک آسیب کافی به دشمن وارد شود، می‌توانند به طور مؤثر استفاده شوند. علاوه بر این، شوک برقی او نیز باعث می‌شود که او یکی از بهترین کشندگان باس ها در بازی باشد.

تجهیزات انتخابی

شخصیت عکس تجهیزات انتخابی آسیب دریافتی مقدار درمان الزامات بازگشایی
ربکا چمبرز (پیشفرض)

  • MP5 (60/60)
  • لانچر دستی (EXP) (4/4)
  • گیاه دارویی (سبز) (5 عدد)
130%
450
کسب رتبه “B” یا بالاتر در ماموریت 2-3.
ربکا چمبرز (پرستار)

  • MP5 (60/60)
  • لانچر دستی (EXP) (4/4)
  • گیاه دارویی (سبز) (5 عدد)
150%
600
کسب رتبه “S” در تمام ماموریت‌ها به جز مراحل ویژه.

حرکات نبرد نزدیک

تنظیمات نام آسیب توضیحات
شوک سر
پس زدن
400
ربکا با استفاده از هر دو دست دشمن را پس می‌زند و آن‌ ها را به عقب پرت می‌کند. شما می‌توانید در این حمله به چندین دشمن ضربه بزنید. این حرکت جایگزین اسپری شعله‌ ای او از بازی Resident Evil 5 است.
فلج کردن بازو، نزدیک شدن از جلو
گاز اشک‌ آور
200
ربکا یک بطری گاز اشک‌ آور بیرون می‌ آورد و آن را به صورت دشمن اسپری می‌کند.
فلج کردن بازو، نزدیک شدن از پشت
تکان‌ دهنده باسن
200
ربکا به جلو پرت می‌شود و با باسن خود به دشمن ضربه می‌زند.
فلج کردن پا، نزدیک شدن از جلو
ضربه پرشی
350
ربکا به هوا می‌پرد و سپس با مشت خود دشمن را به طور مستقیم به زمین می‌زند.
فلج کردن پا، نزدیک شدن از پشت
شکستن سر
450
ربکا از پشت به دشمن نزدیک می‌شود و سپس زانو خود را به پشت سر دشمن می‌زند.
پایان ترکیب حملات، دشمن قوی فلج شده است
شوک برقی
8000
ربکا شوکر را بیرون می‌ آورد و سپس با آن دشمن را شوکه می‌کند.
دشمن زمین‌ خورده
لگد
500
ربکا یک لگد سریع به دشمن زمین‌ خورده می‌زند.
کمک به شریک هم‌ تیمی
کمک
همان حمله‌ای که در حرکت “پس زدن” است.

این صفحه برای نقل قول‌ های برجسته از ربکا چمبرز است.

رزیدنت ایول 0

  • “این کار به عنوان یک تحقیق ساده درباره چند قتل عجیب در حومه شهر راکون آغاز شد. هیچ چیزی در آموزش‌ های ما نمی‌توانست ما را برای کابوسی که پس از آن رخ داد آماده کند. هیچ شانسی نداشتیم.”

  • “من افسر چمبرز از تیم براوو استارز هستم.”

  • “چه اتفاقی افتاد؟ فکر می‌کردم که آنها مرده بودند.”

  • “صبر کن! شما دستگیر شده‌ اید.”

  • “من می‌توانم شلیک کنم، می‌دانی؟”

  • “می‌توانم این را خودم مدیریت کنم، و به من دختر کوچولو نگو.”

  • “باشه. اما فقط یادت باشه، اگر چیزی بامزه امتحان کنی، من بهت شلیک می‌کنم!”

  • “ادوارد! نه… وایسا! نزدیک نشو!”

  • “تقریباً رسیدم!”

  • “اولین ماموریت من است و من قبلاً از دستورات سرپیچی کرده‌ ام. چه فایده‌ ای داشت این شغل عالی پلیس بودن! خب، احتمالاً آنقدر زنده نمی‌مانم که نگرانش باشم. بیلی… فقط باید بدانم. باید حقیقت را بدانم. آیا بیست و سه نفر را کشتی؟ من قصد قضاوت ندارم. فقط می‌خواهم حقیقت را بدانم.”

  • “پس… آیا آن مردم بی‌ گناه را اعدام کردی؟”

  • “من قضاوت نمی‌کنم. اما این مهم است. ببین، حالا افراد من فکر می‌کنند که تو آن نظامیان را در ون کشتی، اما من فکر نمی‌کنم تو این کار رو کرده باشی. اون سگ‌ های زامبی بودن، درست بود؟ وقتی که به ون حمله کردن، تو تونستی فرار کنی. درست نیست؟”

  • “اون مرد باید پسر مارکوس باشه. یا نوه‌ش.”

  • “بقیه کجا هستند؟”

  • “صبر کن! من باید بیلی رو پیدا کنم.”

  • “آقا، لطفاً. من باید او را پیدا کنم. نگران نباشید، من شما را بعدا دنبال می‌کنم.”

  • “من هرگز دوباره او را ندیدم.”

  • “این چیه؟”

  • “حالا امن هستی. حالت خوبه؟ چی می‌تونسته این کار رو انجام بده؟”

  • “نه، نمی‌تونی باشی. چه اتفاقی داره می‌افته؟”

  • “بیلی! اون نمی‌تونه نور خورشید رو تحمل کنه! باید پنجره‌ ها رو باز کنیم!”

  • “هی. اون باید همون عمارت قدیمی باشه که انریکو درباره‌ اش صحبت می‌کرد. فکر کنم وقتشه که خداحافظی کنیم. به طور رسمی، ستوان بیلی کوئن مرده.”

رزیدنت ایول (1996)

  • “چی!؟ اوه! اوه نه! معذرت می‌خواهم، منظوری نداشتم.”

  • “بله، من ربکا هستم. ربکا چمبرز. من یک تازه‌ وارد هستم. من ماه گذشته به تیم براوو استارز پیوستم.”

  • “خب، چون هلیکوپتر مجبور به فرود اضطراری شد. من به هر حال وارد این خانه شدم، اما من، اه…”

  • “بله، آقا. اما، عجیبه. من اخیراً هلیکوپتر رو سرویس کردم، اما چیزی با موتور اشتباه شد. پرواز خیلی کوتاهی بود.”

  • “ریچارد، حرف نزن! به نظر می‌رسه که یه مار زهرآلود بهش حمله کرده، ولی اندازه زخم به صورت غیرطبیعی بزرگه.”

  • “ریچارد. اون به سرم نیاز داره، ولی ما اون رو توی اتاق دیگه گذاشتیم.”

  • “زود باش، لطفاً!”

  • “بله خودشه، مرسی. ریچارد، صبر کن، الان بهت تزریق می‌کنم.”

  • “من… دوست دارم کمی بیشتر اینجا بمونم…”

  • “کریس، نمیر!”

  • “او! باورم نمی‌شه! حالت خوبه؟”

  • “خب، کریس، این رادیو ریچارد هست. کمی پیش از حیاط با برد ارتباط داشتیم، ولی او هنوز در آسمان پرواز می‌کنه. به وضوح صدای ما رو نشنیده. شاید رادیوش خراب شده.”

  • “به هر حال، کریس، خوشحالم که سالم هستی.”

  • “متاسفم که نگران من بودی.”

  • “بله، آقا! من تمام تلاشم رو می‌کنم!”

  • “من توی باغ دیدمت. بالاخره بهت رسیدم!”

  • “هاها، به نظر میاد این ژاکت ضد گلوله خیلی مقاومه!”

  • “من یه فایل تحقیقاتی توی این آزمایشگاه دیدم. گفته بود که تحقیقات زیادی در مورد ویروس تایرنت همینجا انجام شده! ما باید اینجا رو منفجر کنیم!”

  • “بله، آقا! من سیستم فعال‌ سازی بمب رو راه‌ اندازی می‌کنم!”

  • “موفق شدم! سیستم فعال‌ سازی بمب رو راه‌ اندازی کردم!”

  • “کریس، اگر برد توی هلیکوپتره، با هر روشی که شده باید باهاش تماس بگیری!”

  • “نگاه کن به اون هیولاها!!!”

رزیدنت ایول (2002)

  • “حرف نزن… به نظر می‌رسه که توسط یه مار زهر آلود گاز گرفته شده، ولی اندازه جای گاز خیلی بزرگه…”

  • “کریس، مراقب باش…”

  • “ممنون. الآن دارم بهت تزریق می‌کنم، ریچارد. تحمل کن…”

  • “اون خوبه. فقط بیهوشه.”

  • “یکی حتماً می‌دونه چطور معامله کنه. بیشتر وسایل پزشکی اینجا از آمبرلا هست.”

  • “مگه نمی‌دونی؟ اونها بزرگ‌ ترین مالیات‌ دهندگان اینجا هستن. بیشتر این داروها رو همینجا تولید می‌کنن، داخل راکون سیتی. ولی خیلی چیزای دیگه ای نمونده، پس… مراقب خودت باش.”

  • “ریچارد خوبه، کریس. باید زود خوب بشه.”

  • “به محض اینکه ریچارد بهتر بشه، به دنبال تو میایم.”

  • “باید خوب باشی، چون بهت سرم تزریق کردم. و دوباره، هیچ کاری نکن.”

  • “من یه اتاق دارویی پیدا کردم. فکر می‌کنم بتونم چیزی مفید پیدا کنم. اونجا باش. خوشحالم که هنوز خوب هستی.”

  • “کریس… این رادیو ریچارد هست. لحظه پیش یک پیام دریافت شد. برد هنوز… داره پرواز می‌کنه، ولی فکر نمی‌کنم صدای منو شنیده باشه.”

  • “من می‌تونم خودم رو مدیریت کنم…”

رزیدنت ایول: تاریخچه آمبرلا

  • “استارز اینجاست! کسی اونجا هست!؟”

  • “مطمئن نیستم، ولی می‌تونم ورودی را ببینم.”

  • “ممنون. بیلی… معذرت می‌خواهم، ولی باید بدانم… آیا واقعاً ۲۳ نفر را کشتی؟”

  • “مارکوس؟! ولی تو مرده‌ ای…”

  • “فکر کنم وقت خداحافظی است. افرادم منتظر من هستند. به طور رسمی، ستوان بیلی کوئن مرده است.”

  • “ریچارد…”

  • “من خوبم… داشتیم با یه هیولا می‌جنگیدیم و… ادوارد مرده است.”

  • “دارن میرن توی جنگل.”

  • “باور نکردنیه. نمی‌دونم دارن چیکار می‌کنن؟ بیایید حرکت کنیم.”

  • “احتمالاً فقط ما هستیم الان…”

  • “از اینکه چقدر احساس ناامیدی می‌کردم متنفر بودم، وقتی که دیدم ریچارد اونجا افتاده و زخمیه. باید می‌جنگیدم و باید زنده می‌موندم، مهم نبود چه اتفاقی می‌افته. ثابت می‌کنم که قابلیت زنده موندن رو دارم.”

  • “تیم آلفا! خدایا شکرت!”

  • “باشه، اما تیم…”

 

بایوهزرد صحنه

  • “من یک معلم موقت در اینجا هستم، ربکا چمبرز.”

  • “رشته علمی که من تخصص دارم شامل دنیای مادی شگفت‌ انگیز و خود زندگی است. علاقه من به فسیل‌ ها و باستان‌ شناسی چیز خاصی نیست. ولی اگر رکتور ازرا بخواهد فعالیت‌ هایم را محدود کند، با آن مخالفت نخواهم کرد.”

  • اول از همه، کارآگاه بریگتون توسط رکتور این دانشگاه، ازرا سنِت رشوه گرفته است. نمی‌دانیم که رکتور ازرا فقط می‌خواهد از دانشگاه دفاع کند یا به دلایلی مستقیماً در این پرونده دخالت دارد. هنوز اطلاعات کافی برای قضاوت نداریم، ولی احتمالاً پروفسور هاوارد، استاد زیست‌ شناسی مولکولی و مدیر موزه فسیل دانشگاه، در این قضیه دخیل است.”

  • “لرد… خیلی معذرت می‌خواهم.”

  • “من معتقدم به این دلیل است که گزارش من دیر شده است.”

  • “پس در واقع پروفسور هاوارد بود…”

  • “پروفسور هاوارد، چرا فردی مثل شما وارد زمینه سلاح‌ های بیولوژیکی شده است؟”

  • “نوع جدیدی از زامبی؟”

رزیدنت ایول 5

  • “من ربکا هستم!”

  • “تمام تلاشم رو می‌کنم!”

  • “اوه نه!”

رزیدنت ایول: مزدوران 3 بعدی

  • “اسمم ربکا چمبرزه، اما برای تو افسر چمبرز هستم!”

رزیدنت ایول: انتقام

  • “.B.S.A.A در حال تلاش برای کنترل اوضاع است، اما …”
  • “این عمداً انجام می‌شود. اگر می‌توانستیم پیدا کنیم که پشت این کار کیست …”
  • “مرده‌ها دوباره به زندگی برگشته و به عنوان سلاح‌ های بیولوژیکی استفاده می‌شوند. این شرکت‌ های دیوانه‌ وار قبلاً فاجعه‌ های زیادی در این کشور به بار آورده‌ اند.”
  • “پسر خوب.”
  • “افرادی که آلوده شده‌ اند، این بار ویژگی‌ های متفاوتی از خود نشان می‌دهند. من در حال تلاش برای سرکوب ویروس مصنوعی هستم… زیرا به نظر می‌رسد که اساس این عفونت باشد.”
  • “اما نباید من در قرنطینه باشم؟”
  • “کریس قدیمی.”
  • “حمام داغ معجزه می‌کند.”
  • “حالا که می‌دانیم داروی آزمایشی به عنوان واکسن عمل می‌کند، باید این را هرچه سریعتر به آزمایشگاه‌ های دیگر ارسال کنیم. هر چه زودتر این را تولید انبوه کنیم، بیشتر جان‌ ها نجات خواهد یافت.”
  • “من DNA ویروس جدید را با تمام سلاح‌ های بیولوژیکی که از آن‌ ها اطلاعات داریم مقایسه می‌کنم. توالی آن به شدت شبیه سلاح‌ های انگل‌ گونه‌ ای است که توسط فرقه لوس ایلومینادوس استفاده می‌شد.”
  • “من پزشک در واحد .S.T.A.R.S در شهر راکون بودم. به نوعی همیشه به پزشکی علاقه‌ مند بوده‌ ام. تا اینکه روزی تصمیم گرفتم از سوء استفاده مردم از آن جلوگیری کنم.”
  • “لیان، معذرت می‌خواهیم که تعطیلاتت را قطع کردیم، اما اگر جدی نبودیم اینجا نبودیم. فکر می‌کنیم که ممکن است اطلاعاتی داشته باشی و ما به آن نیاز داریم.”
  • “باورم نمی‌شود که چقدر به هم شبیهید.”
  • “الان دارید مثل یک جفت بچه خودخواه رفتار می‌کنید.”
  • “ویروس در بدن همه ما خوابیده است. حتی تو. چیزی که باید پیدا کنیم این است که چه چیزی آن را فعال می‌کند. چیزی که ویروس نهفته را فعال می‌کند و تنها آریاس می‌داند که چیست. اما تا زمانی که آن را پیدا نکنیم، هر کسی، زنده یا مرده، برای او یک سلاح بالقوه است.”
  • “اگر حالا آن را پیدا نکنیم، دیگر هیچ شهری مثل این برای تو نخواهد بود که در آن در غم‌ های خود فرو بروی.”
  • “من واکسنی درست کردم. آن را روی خودم آزمایش کردم و جواب داد. اما تا زمانی که بفهمیم آریاس چگونه ویروس را فعال می‌کند، هیچکس نمی‌داند که آیا همینطور برای همه کار می‌کند یا نه.”
  • “خون من جواب‌ ها را دارد. اگر بمیرم، این را به آزمایشگاهی که به آن اعتماد داری ببر.”
  • “نمی‌توانم تصور کنم که به شما دو نفر چه گذشته. اما می‌دانم که هیچکدام از شما آدم‌ هایی نیستید که اینجا بنشینید و بجنگید در حالی که دنیای بیرون می‌میرد.”
  • “سلاح‌ های بیولوژیکی شما می‌دانند که باید به چه کسی حمله کنند. این یک مزیت عالی برای فروش سلاح است.”
  • “انجام تمام مهندسی‌ ها باید برای شما سخت بوده باشد. اما می‌دانم که چگونه این کار را کردید. سه نوع ویروس وجود دارد: یکی آن‌ ها را آلوده می‌کند. دومی عفونت را فعال می‌کند. سومی به شما این امکان را می‌دهد که انتخاب کنید که هدف چه کسی باشد.”
  • “این ویروس‌ ها به تنهایی قدرتی ندارند و در خطر فعال شدن خودشان قرار دارند. اما وقتی با هم ترکیب شوند، تبدیل به یک سلاح بیولوژیکی قابل کنترل و بسیار مؤثر می‌شوند.”
  • “و دوباره، ما خود را درست جایی که شروع کرده بودیم، پیدا می‌کنیم.”

رزیدنت ایول: جزیره مرگ

  • “بعد از تمام سختی‌ هایی که کشید، بالاخره دوباره به میدان برگشته. اگر داره بی‌ احتیاطی می‌کنه، احتمالاً چون داره سعی می‌کنه جبران چیزی رو که براش اتفاق افتاده بکنه.”
  • “هیچکس. (آه می‌کشد) جز جیل.”
  • “من DNA ای که از زخم گاز روی لاشه یک وال اورکا که به ساحل رسیده بود به دست آوردم و بررسی کردم.”
  • “واکسن. فقط امیدوارم که به اندازه کافی درست کرده باشم.”
  • “جیل؟ خدا رو شکر که سالمی.”
 
نام سال فرمت پیوستگی نقش
رزیدنت ایول
1996
بازی ویدئویی – کنسول
پرایم
شخصیت قابل بازی (تحت شرایط خاص)
رزیدنت ایول: کتاب
1997
ادبیات – رمان
آغاز
رزیدنت ایول 2
1998
بازی ویدئویی – کنسول
پرایم
فایل و عکس
رزیدنت ایول: مجله رسمی کمیک
1998
ادبیات – رمان
وایلد استورم
رزیدنت ایول: توطئه آمبرلا
1998
ادبیات – رمان
پری
رزیدنت ایول: خلیج کالیبان
1998
ادبیات – رمان
پری
رزیدنت ایول: فیلمنامه رومرو
1998
فیلم رد شده
رومرو
شخصیت پشتیبان
رزیدنت ایول 3: نمسیس
1999
بازی ویدئویی – کنسول
پرایم
حضور کوتاه
رزیدنت ایول: دنیای زیرین
1999
ادبیات – رمان
پری
SVC: نبرد کارت‌ های جنگجویان
1999
بازی ویدئویی – کنسول
شخصیت قابل بازی، حضور کوتاه در کارت‌ ها
گزارش وسکر
2000
فیلم – مستند پارودی
پرایم
استناد شده
رزیدنت ایول (ریمیک)
2002
بازی ویدئویی – کنسول
پرایم
شخصیت قابل بازی (تحت شرایط خاص)
رزیدنت ایول 0
2002
بازی ویدئویی – کنسول
پرایم
شخصیت قابل بازی
بایوهزرد 0
2002
ادبیات – رمان
گروه یولانگ
بایوهزرد 0
2002
ادبیات – رمان
ماتسویاما
بایوهزرد
2002
ادبیات – رمان
ماتسویاما
رزیدنت ایول: ساعت صفر
2004
ادبیات – رمان
پری
رزیدنت ایول: سکوت مرگبار
2006
بازی ویدئویی – کنسول
پرایم
شخصیت قابل بازی (تحت شرایط خاص و چند نفره)
رزیدنت ایول: تاریخچه آمبرلا
2007
بازی ویدئویی – کنسول
پرایم
شخصیت قابل بازی
بایوهزرد تاریخچه آمبرلا بخش A
2007
ادبیات – رمان
ماکینو
پچی اسلات بایوهزرد
2008
بازی ویدئویی – کنسول
رزیدنت ایول 5
2009
بازی ویدئویی – کنسول
پرایم
فایل
رزیدنت ایول ۵: گلد ادیشن

2010
2016
2019

بازی ویدئویی – کنسول
پرایم
  • شخصیت قابل باز کردن (فقط در نسخه مزدوران تجدید دیدار)
  • شخصیت قابل بازی (فقط در نسخه مزدوران متحد)
رزیدنت ایول: بازی ساخت دسته کارت
2010
بازی سنتی
شخصیت کارت
رزیدنت ایول: مزدوران 3 بعدی
2011
بازی ویدئویی – کنسول
شخصیت قابل باز کردن
گزارش افشاگری‌ ها
2012
فیلم – مستند پارودی
پرایم
استناد شده
مینا به بایوهزرد استاد قبیله
2012
بازی ویدئویی – موبایل
شخصیت قابل بازی
مینا به بایوهزرد تیم بقا
2013
بازی ویدئویی – موبایل
شخصیت قابل بازی
بایوهزرد صحنه
2015
صحنه
پرایم
شخصیت اصلی
بایوهزرد ✕ دراگون پوکر
2016
بازی ویدئویی – موبایل
شخصیت قابل بازی
بایوهزرد کارتونی
2016
ادبیات – کمیک وب‌
سی‌آر بایوهزرد 0
2016
بازی ویدئویی – پچینکو
شخصیت قابل بازی
رزیدنت ایول: انتقام
2017
فیلم – CGI
پرایم
شخصیت اصلی
بایوهزرد انتقام
2017
ادبیات – رمان
ماکوتو
رزیدنت ایول 2 (ریمیک)
2019
بازی ویدئویی – کنسول
پرایم
فایل و عکس
بایوهزرد × قلعه و اژدها
2019
بازی ویدئویی – موبایل
شخصیت قابل بازی
تِپِن
2019
بازی ویدئویی – موبایل
حضور کوتاه در چند کارت
رزیدنت ایول: پروژه W (دِد بای دیلایت)
2022
بازی ویدئویی – کنسول
قابل بازی “بازمانده”
رزیدنت ایول: جزیره مرگ
2023
فیلم – CGI
پرایم
شخصیت اصلی
  • در نسخه اصلی بازی Resident Evil، مدل شخصیت ربکا با نام “CHAR13.EMD” شناخته می‌شود و از ۶۹۷ چندضلعی ساخته شده است.
  • ظاهر کلی ربکا در بازی Resident Evil 0 از چهره ستاره پاپ ژاپنی، آیومی هاماساکی الهام گرفته شده بود که سخنگوی رسمی بازی Biohazard 0 در ژاپن بود. با این حال در نسخه ریمیک HD ریمستر، از چهره متفاوتی استفاده شد.
  • در نسخه اصلی Resident Evil 2، وقتی بازیکن وارد دفتر گروه .S.T.A.R.S می‌شود، اگر میز کاپیتان وسکر را پنجاه بار جستجو کند، یک فیلم پیدا می‌شود. پس از دیدن فیلم، تصویری از ربکا در لباس بسکتبال دیده می‌شود.
    • همان فیلم در نسخه ریمیک ۲۰۱۹ هم وجود دارد، اما به روش دیگری پیدا می‌شود. بازیکن باید میز وسکر را دوباره جستجو کند، اما این بار بدون اینکه گزینه‌ ای روی صفحه نشان داده شود. بعد از اینکه فیلمی که در فاضلاب پیدا شده را می‌شویید، باید به اتاق تاریک برگردید تا عکس را ظاهر کنید. این عکس به اسم “ستاره‌ های در حال طلوع” شناخته می‌شود.
  • در نسخه انگلیسی کتاب‌ های Resident Evil Archives و Resident Evil Archives II، یک اشتباه ترجمه باعث شد که گفته شود ربکا تا زمان بازی Resident Evil 3: Nemesis کشته شده است. اما در نسخه ژاپنی هر دو کتاب، او در واقع زنده معرفی شده بود.
  • سرنوشت ربکا در بخش «مرگ ربکا» از سناریوی کریس، بسته به اینکه بازی نسخه اصلی سال ۱۹۹۶ باشد یا نسخه ریمیک سال ۲۰۰۲، متفاوت است:
    • در نسخه اصلی، اگر زمانی که ربکا از کریس می‌پرسد آیا می‌تواند همراه او بیاید و بازیکن پاسخ «نه» بدهد، او در همان اتاقی که پیدا شده بود می‌ماند. اما وقتی بازیکن پس از کشتن Plant 42 به عمارت برگردد، ربکا توسط یک Hunter α تعقیب می‌شود و کریس می‌تواند به او کمک کند. اگر کمک نکند، موجود .B.O.W با یک ضربه سر ربکا را قطع می‌کند. در گزینه‌ ای دیگر، اگر بازیکن تصمیم بگیرد سرم را برای ریچارد ایکن نیاورد، وقتی کریس به عمارت برمی‌گردد، ربکا باز هم توسط یک هانتر تعقیب می‌شود و بازیکن همان گزینه را دارد: به او کمک کند یا ببیند که .B.O.W او را می‌کشد.

    • در نسخه ریمیک، همین اتفاقات رخ می‌دهد، اما اگر ربکا توسط هانتر کشته شود، این بار به جای قطع شدن سرش، گلویش با ضربه بازوی .B.O.W بریده می‌شود. علاوه بر این، اگر ربکا تا نبرد نهایی با T-002 زنده بماند و بازیکن زمانی که تایرنت او را می‌گیرد به او کمک نکند، تایرنت در نهایت ربکا را با یک ضربه مرگبار می‌کشد.

ربکا چمبرز

مطالب مرتبط:

پیمایش به بالا