رزیدنت ایول 3

برای نسخه اصلی سال ۱۹۹۹، به رزیدنت ایول 3: نمسیس مراجعه کنید.

 

رزیدنت ایول 3 (به انگلیسی Resident Evil 3) که در ژاپن با نام BIOHAZARD RE:3 یا バイオハザード RE:3 شناخته می‌شود، یک بازی ترس و بقا است که توسط کمپانی کپکام توسعه یافته است. این بازی، ریمیک بازی پلی‌استیشن ۱۹۹۹ به نام رزیدنت ایول 3: نمسیس است و تاریخ انتشار آن ۳ آوریل ۲۰۲۰ بود.

 

همانطور که در بازی‌های Resident Evil 7: Biohazard و Resident Evil 2 مشاهده شد، رزیدنت ایول 3 در ژاپن در دو نسخه مختلف با توجه به سانسور محلی منتشر شد. این نسخه‌ ها شامل نسخه استاندارد که بیشترین سانسور را دارد و نسخه “Z” که کمترین سانسور را دارد، هستند.

 

داستان بازی در مورد جیل ولنتاین است که سعی دارد از شیوع یک ویروس زامبی فرار کند، در حالی که توسط یک سلاح بیولوژیک هوشمند به نام نمسیس-T تایپ تعقیب می‌شود. همچنین کارلوس اولیویرا که توسط شرکت آمبرلا برای “کنترل بحران” فرستاده شده است، در کنار او حضور دارد. این بازی همراه با Resident Evil: Resistance، یک بازی آنلاین نامتقارن منتشر شد.

رزیدنت ایول 3
کاور ژاپنی بایوهزرد RE3
کاور ورژن Z RE3
لوگوی انگلیسی RE3
لوگوی بایوهزرد RE3

توسعه دهندگان:
بخش تحقیق و توسعه کپکام 1
شرکت رِد وورکز
شرکت M-Two
شرکت K2

 

ناشر: کپکام

 

کارگردانان:
کیوهیکو ساکاتا
یاسوهیرو ستو
یاسوهیرو آنپو
یوکیو آندو

 

نویسنده: یاسوهیرو ستو

 

تهیه کنندگان اجرایی:
جون تاکوچی (بخش 1)
تاتسویا مینامی (M-Two)
میتسوئو کوداما (K2)

 

تهیه کنندگان:
ماساچیکا کاواتا (رئیس)
پیتر جِی. فابیانو
تسویوشی کاندا
تسویوشی اوتانی
ریوتا نییتسوما

 

طراحان:
ماسانوری کمینه
تاکاشی ایشیهارا

 

برنامه نویس: گو اوزاوا

 

هنرمندان:
چو یونگهی
یوکا چی

 

آهنگسازان:
ماسامی اوئدا
کوتا سوزوکی
آزوسا کاتو
تاکایاسو سودئوکا

 

بومی سازان:
برین گری (فیلمنامه نویس انگلیسی) (ژاپن)
دیوید کاکمن (مترجم/ویراستار انگلیسی)

ژانر:
ترس و بقا
اکشن-ماجراجویی

 

موتور: RE Engine

 

حالت: تک نفره

 

پلتفرم ها:
پلی‌استیشن 4
پلی‌استیشن 5
ایکس‌باکس وان
ایکس‌باکس سری اس|ایکس
نینتندو سوئیچ (نسخه ابری)
مایکروسافت ویندوز

 

تاریخ های انتشار:

پلی‌استیشن ۴، .ویندوز، ایکس‌باکس وان:

  • انتشار جهانی: ۳ آوریل ۲۰۲۰

پلی‌استیشن ۵، ایکس‌باکس سری اس|ایکس:

  • انتشار جهانی: ۱۳ ژوئن ۲۰۲۲

نینتندو سوئیچ (نسخه ابری):

  • انتشار جهانی: ۱۸ نوامبر ۲۰۲۲

شخصیت ها

کاراکتر مدل چهره صداپیشه انگلیسی صداپیشه ژاپنی
جیل ولنتاین
ساشا زوتووا
نیکول تامپکینز
آتسوکو یویا
کارلوس اولیویرا
بنسون مختار
جف شین
هیروکی یاسوموتو
نمسیس
ندارد
دیوید کاکمن
ندارد
نیکولای زینوویف
مارک جیمز هیل
نیل نیوبون
کنتا میاکه
میخائیل ویکتور
کریگ جِی.
ویلیام هوپ
نائوکی تامانوی
تایرل پاتریک
پاتریک کنگسونگ
استرلینگ سلیمان
دایچی اندو
برد ویکرز
رابرت اِف.
دارن او’هار
واتارو تاکاگی
داریو روسو
وِید آر.
ریک زیف
بین‌بین تاکائوکا
ماروین برانا
پاتریک لوار
کریستوفر واتسون
فومینوری کوماتسو
رابرت کندو
رایان دریس
کن لالی
هیدکی تاناکا
مورفی سیکر
یوهانس اِف
تاد هابرکورن
کاتسونوری اوکای
ناتانیل بارد
ریچارد ای. ویلسون
ویلیام هوپ
جین اورایاما

“جیل ولنتاین یکی از آخرین بازماندگان در شهر راکون است که شاهد جنایاتی است که شرکت آمبرلا انجام داده است. برای متوقف کردن او، آمبرلا سلاح مخفی نهایی خود را آزاد می‌کند؛ نمسیس!”

– توضیحات پلی‌استیشن استور

“یک سری ناپدید شدن‌ های عجیب و غریب در نواحی غرب میانه ایالات متحده در مکانی به نام شهر راکون رخ داده است. یک تیم تخصصی از نیروهای پلیس به نام .S.T.A.R.S در حال تحقیق در مورد این پرونده بوده و مشخص کرده‌ ند که شرکت دارویی آمبرلا و سلاح بیولوژیکی آن‌ ها یعنی ویروس T پشت این حوادث هستند—اگرچه در این مسیر چندین عضو خود را از دست داده‌ اند. جیل ولنتاین و دیگر اعضای بازمانده .S.T.A.R.S سعی دارند این حقیقت را فاش کنند، اما متوجه می‌شوند که خود اداره پلیس تحت سلطه آمبرلا است و گزارش‌ های آن‌ ها به طور کامل رد می‌شود.

با این حال، به زودی گزارش‌ هایی از یک «ویروس آدمخواری» وحشتناک منتشر می‌شود و سگ‌ های وحشی شروع به گشت و گذار در خیابان‌ ها می‌کنند. با گسترش این ویروس در شهر و رسیدن آن به درب خانه‌ جیل، او مصمم است که زنده بماند. اما جیل از این بی خبر است که یک تعقیب‌ کننده بسیار قدرتمند از پیش فرستاده شده تا او را از میان بردارد.”

– وبسایت رسمی

داستان بازی با صحنه ابتدایی لایو-اکشن/CGI آغاز می‌شود که در آن گزارش‌ های خبری از شیوع ویروس در شهر راکون پخش می‌شود، در حالی که دانشمندان آمبرلا روی پروژه جدید خود یعنی نمسیس کار می‌کنند. پس از نمای ابتدایی، کپسولی که نمسیس در آن قرار دارد دیده می‌شود که به یک هلیکوپتر بارگیری می‌شود. پس از آن، جیل والنتاین کابوسی را تجربه می‌کند، جایی که پنجره‌ اش را می‌بندد و وارد حمامش می‌شود. شیر آب سینک را می‌بندد، اما ناگهان خون در سینک می‌چکد. وقتی به بالا نگاه می‌کند، می‌بیند که خود او در حال تبدیل شدن به زامبی است و از ترس عقب میرود و به تاریکی پناه می‌برد. زمانی که دوباره به داخل نور می‌ آید، می‌بیند که به یک زامبی تبدیل شده است. می‌داند که زمان زیادی ندارد، پس یک تپانچه نزدیک خود را برمی‌دارد و لوله اسلحه را روی شقیقه‌ اش می‌گذارد. سپس شلیک می‌کند و بلافاصله از خواب بیدار می‌شود.

 

بازی در تاریخ ۲۸ سپتامبر، ساعت ۸:۰۷ شب آغاز می‌شود. جیل دوباره بیدار می‌شود و پس از اینکه در حال تحقیق روی آمبرلا در آپارتمان خود بود، یک تماس تلفنی اضطراری از برد ویکرز دریافت می‌کند. او به جیل هشدار می‌دهد که باید فوراً از آنجا خارج شود، اما تماس به طور ناگهانی قطع می‌شود و نمسیس از دیوار عبور می‌کند. جیل به سختی از دست آن فرار می‌کند و به راهرو و آپارتمان دیگری میدود، سپس به راه‌ پله اضطراری می‌رسد. هنگام پایین آمدن، لحظه‌ ای به ویرانی‌ هایی که شهر راکون با آن مواجه شده است نگاه می‌کند، سپس دوباره وارد ساختمان آپارتمان می‌شود. جیل دوباره توسط نمسیس مورد حمله قرار می‌گیرد و تقریباً توسط آن گیر می‌افتدجیل دوباره توسط نمسیس غافلگیر می‌شود و تقریباً گرفتار می‌شود. او ابتدا با یکی از شاخک‌ های نمسیس گیر می‌ افتد و بعد از آن، نمسیس سعی می‌کند با استفاده از آوار ساختمان او را زیر کند، اما جیل موفق می‌شود فرار کند.

 

جیل با برد مواجه می‌شود که توضیح می‌دهد که هرچند او نمی‌داند آن موجود چیست، اما مطمئن است که به دنبال اعضای .S.T.A.R.S است که در شهر راکون حضور دارند. زامبی‌ ها فنس نزدیک را خراب می‌کنند و این دو مجبور می‌شوند به داخل یک بار پناه ببرند، اما زامبی‌ ها موفق می‌شوند وارد شوند و یکی از آن‌ ها برد را گاز می‌گیرد. برد که متوجه می‌شود زمانی برای تلف کردن باقی نمانده، به جیل می‌گوید که باید فرار کند و نباید مثل او اشتباه کند. در حالی که برد جان خود را فدای مبارزه با زامبی‌ ها می‌کند، جیل تصمیم می‌گیرد که با هلیکوپتر در بالای ساختمان پارکینگ ملاقات کند.

 

جیل به سمت یک اتاق انباری میرود و با داریو روسو مواجه می‌شود که خود را در یک کانتینر انباری قفل میکند و جیل نمیتواند وی را متقاعد کند که همراهش فرار کند. پس از رسیدن به پارکینگ، جیل از میان چندین زامبی عبور می‌کند و با استفاده از یک آسانسور به پشت بام میرود، جایی که هلیکوپتر منتظر است. اما هلیکوپتر منفجر می‌شود و نمسیس از سایه‌ ها بیرون می‌ آید. جیل از یک ماشین برای برخورد با موجود استفاده می‌کند و آن‌ ها از ساختمان سقوط می‌کنند. جیل موفق می‌شود قبل از انفجار ماشین و سوختن ماسک صورت نمسیس، از خرابه‌ ها خارج شود و برای اولین بار، چهره واقعی تعقیب‌ کننده خود را ببیند.

 

او توسط کارلوس اولیویرا نجات می‌یابد که از یک راکت‌ لانچر ضد تانک برای ناتوان کردن موقت نمسیس استفاده می‌کند و جیل را به ایستگاه متروی خیابان ردستون می‌برد تا در آنجا پناه بگیرند، در حالی که نمسیس به زانو می‌افتد. کارلوس سپس به جیل می‌گوید که عضو سرویس ضد بحران بیولوژیکی آمبرلا (.U.B.C.S) است. پس از شنیدن این موضوع، جیل به او حمله می‌کند و می‌گوید که آمبرلا مسئول هرج و مرج در شهر راکون است. اما چون هیچ انتخابی ندارد، تصمیم می‌گیرد با کارلوس همراه شود. سپس او را به کاپیتان و رهبر دسته، میخائیل ویکتور معرفی می‌کند که از او می‌خواهد برای تخلیه برخی از بازماندگان با قطار مترو کمک کند. جیل با بی میلی موافقت می‌کند، اما فقط به این دلیل که می‌خواهد شهروندان بی‌ گناه را نجات دهد و نه اعضای .U.B.C.S را. کارلوس سپس یک رادیو به او می‌دهد و به او اطلاع می‌دهد که باید در تماس باشند و همچنین جیل را «سوپرکاپ (اَبَر پلیس)» صدا می‌کند.

 

جیل به سطح بالای خیابان‌ های راکون سیتی می‌رسد و کارلوس به او دستور می‌دهد که به ایستگاه فرعی برود. وقتی جیل به خیابان اصلی می‌رسد، کارلوس به او می‌گوید که از کوچه عبور کند، اما جیل متوجه می‌شود که کوچه به آتش کشیده شده است. او سپس از خیابان‌ ها و کوچه‌ ها عبور می‌کند تا شلنگ آتش‌ نشانی را پیدا کند و با وصل کردن شلنگ به شیر آتش‌ نشانی، آتش را خاموش می‌کند. وارد ساختمان که می‌شود، مورفی سیکر زخمی را پیدا می‌کند، اما قبل از اینکه بتواند او را درمان کند، نیکولای زینوویف از پشت ظاهر می‌شود و به سر مورفی شلیک می‌کند.

 

جیل که از این کار شوکه و عصبانی است، با عصبانیت به نیکولای می‌گوید که شاید مورفی آلوده نبوده باشد، اما نیکولای با تمسخر به او جواب می‌دهد که تمام اعضای .S.T.A.R.S ضعیف هستند و پیشنهاد می‌دهد که به ایستگاه مترو برگردد، زیرا آن‌ ها نیازی به «دل رحم‌ هایی مثل او» ندارند که در کارشان مزاحمت ایجاد کند. جیل به مسیر خود ادامه می‌دهد و متوجه می‌شود که یک لانه شبیه به پیله روی کابل‌ ها قرار دارد. جیل سپس توسط یک کندوی درِین دیموس مورد حمله قرار می‌گیرد و یکی از آن‌ ها به زور باردارش می‌کند، اما او موفق می‌شود لاروی که در حال رشد بود را بکشد و مدارشکن‌ ها را دوباره تنظیم کند.

 

 

این کار باعث بازگشت برق به ایستگاه فرعی و منطقه شهری می‌شود و لانه را نابود می‌کند. پس از برگشت، جیل دوباره توسط نمسیس تعقیب می‌شود و پس از اینکه به طور ناچاری از آن می‌گریزد، به کارلوس اطلاع می‌دهد که نمسیس هنوز زنده است. کارلوس به او می‌گوید که به ایستگاه برگردد، اما جیل تا زمانی که کنترل ترافیک را دوباره فعال نکرده باشد، نمی‌خواهد برگردد. در نهایت به مقصد خود می‌رسد و کارلوس به او دستور می‌دهد که مسیر از خیابان ردستون به ایستگاه فاکس پارک را ترسیم کند. جیل این کار را انجام داده و به ایستگاه برمی‌گردد.

 

جیل سپس با کارلوس ملاقات می‌کند. نیکولای و تایرل پاتریک ظاهر می‌شوند و نیکولای به آن‌ ها اطلاع می‌دهد که هیچ شانسی برای جنگیدن و خروج از شهر وجود ندارد، زیرا مملو از موجودات آلوده به ویروس T است. نیکولای متوجه حضور جیل می‌شود و دوباره او را مسخره می‌کند و به کارلوس می‌گوید که او غیرقابل‌ اعتماد است و باعث مرگ او خواهد شد. ناگهان نمسیس به ایستگاه حمله می‌کند، بنابراین جیل دروازه را می‌بندد و تصمیم می‌گیرد که خودش را طعمه کند تا توجه نمسیس را منحرف کرده و برای دیگران زمان بخرد. او نمسیس را به سمت خود می‌کشاند و از طریق یک دریچه تهویه به فاضلاب فرار می‌کند.

 

جیل سعی می‌کند با کارلوس تماس بگیرد، اما سیگنالی دریافت نمی‌کند و تصمیم می‌گیرد به سطح زمین برود. او از طریق فاضلاب حرکت می‌کند تا وارد شهر شود و هنگام جستجو، با تعداد زیادی هانتر گاما مواجه می‌شود که توسط دکتر لوگان کارلایل، یکی از دانشمندان آمبرلا، به‌ طور مخفیانه به راکون سیتی منتقل شده بودند. او از اجرای دستور آمبرلا برای نابودی این سلاح‌ های بیولوژیکی ناموفق سر باز زده بود و سعی داشت آن‌ ها را به شعبه اروپایی آمبرلا بفروشد. جیل موفق می‌شود به سطح شهر برسد و دوباره با کارلوس تماس می‌گیرد. کارلوس که خوشحال است و میشنود جیل زنده مانده، به او می‌گوید که به‌ محض بازگشت، شهر را ترک خواهند کرد.

 

او سعی می‌کند به سطح خیابان برسد، اما متوجه می‌شود که نمسیس بار دیگر او را ردیابی کرده است. این بار، نمسیس سر او را می‌گیرد و به بیرون پرتابش می‌کند. سپس با یک شعله‌ افکن جدید، جیل را تعقیب می‌کند و او را مجبور می‌کند تا با بالا رفتن از ساختمان از حملاتش فرار کند. جیل در نهایت به پشت‌ بام فرار کرده و مجبور می‌شود با نمسیس مبارزه کند. او مخزن سوخت شعله‌ افکن را منفجر کرده و در نهایت آن را از پا درمی‌آورد. جیل تصور می‌کند که نمسیس مرده است و به کارلوس اطلاع می‌دهد که نابود شده است. سپس از طریق مغازه اسلحه‌ فروشی کندو به ایستگاه می‌رود. هنگام ورود، رابرت کندو که مسلح است به او حمله می‌کند، اما جیل با دیدن اینکه رابرت سالم است، آرام می‌شود. او از کندو می‌خواهد که همراهش بیاید، اما کندو امتناع می‌کند و به او اطمینان می‌دهد که حالش خوب خواهد بود و خداحافظی می‌کند.

 

مدتی بعد، جیل دوباره مورد حمله نمسیس قرار می‌گیرد، این بار با یک راکت‌ انداز مجهز به سیستم هدف‌ گیری لیزری. نمسیس همچنان او را تعقیب می‌کند. کارلوس دوباره با او تماس گرفته و می‌گوید که فرار کند و اینکه راهی برای کند کردن نمسیس پیدا کرده، اما جیل باید او را به ایستگاه مترو بکشاند. نمسیس به روش‌ های مختلفی برای کشتن جیل متوسل می‌شود، اما هنگامی که جیل به ایمنی ایستگاه مترو می‌رسد، متوقف می‌شود. در همین لحظه، کارلوس با شلیک به یک تانکر بنزین، انفجاری ایجاد کرده و نمسیس را به عقب میراند. سپس آن‌ ها وارد ایستگاه شده و با دیگر اعضای .U.B.C.S ملاقات می‌کنند. میخائیل از عملکرد جیل تمجید کرده و به او می‌گوید که سوار قطار شود. همزمان، او دستور می‌دهد که کارلوس و تایرل به شهر بازگردند و دکتر ناتانیل بارد را پیدا کنند، زیرا تحقیقات او روی واکسن می‌تواند شهر را نجات دهد. نیکولای که داخل قطار منتظر است، جیل را تحسین کرده و به او می‌گوید که کم‌کم یاد می‌گیرد که تنها چیزی که مهم است، بقای خودش است. سپس میخائیل وارد شده و عملیات فرار از شهر آغاز می‌شود.

 

در ساعت ۲:۱۱ بامداد در ۲۹ سپتامبر، نیکولای از میخائیل می‌پرسد که آیا فکر می‌کند دکتر بارد هنوز زنده باشد، اما میخائیل با بدبینی پاسخ می‌دهد و نگرانی خود را از نیت‌ های پنهانی نیکولای ابراز می‌کند. نیکولای تنها با پوزخندی واکنش نشان می‌دهد، دقیقا قبل از اینکه نمسیس ناگهان به قطار حمله کرده و تمام غیرنظامیانی که در آن پناه گرفته بودند را بکشد. جیل که از این اتفاق خشمگین شده، تلاش می‌کند به آن حمله کند، اما میخائیل او را متوقف کرده و دستور می‌دهد که به انتهای قطار برود. نیکولای در همین لحظه درب را قفل کرده و جیل را همراه با میخائیل مجروح و نمسیس درون واگن گیر می‌اندازد. نمسیس با شاخک خود میخائیل را گرفته و زخمی می‌کند، اما میخائیل در آخرین اقدام قهرمانانه‌ اش، از یک بمب C4 برای منفجر کردن نمسیس استفاده کرده و خود را فدا می‌کند. انفجار باعث جدا شدن واگنی که جیل در آن است می‌شود. قطار از ریل خارج شده و جیل به دیوار قطار برخورد می‌کند. شدت ضربه باعث بیهوشی او می‌شود.

 

بیست و سه دقیقه بعد، کارلوس و تایرل به ایستگاه پلیس راکون سیتی (.R.P.D) می‌رسند و به سمت قبرستان موقت حرکت می‌کنند. در راه شاهد هستند که ستوان ماروین برانا توسط برد که به زامبی تبدیل شده گاز گرفته می‌شود. ماروین سپس به ایستگاه بازگشته و درب جلویی را قفل می‌کند. پس از کشتن برد، آن‌ها وارد ایستگاه پلیس شده و به دنبال دکتر بارد می‌گردند. طبق اطلاعاتی که میخائیل دریافت کرده، او در دفتر .S.T.A.R.S پنهان شده است. کارلوس در مسیرش با لیکرها و زامبی‌ هایی که ایستگاه را تصرف کرده‌ اند روبه‌رو می‌شود، اما موفق می‌شود به دفتر برسد و با بارد تماس بگیرد. بارد توضیح می‌دهد که موفق شده فرار کند، اما اکنون در بیمارستانی گرفتار شده که پر از زامبی‌ ها و .B.O.W ها است. او فاش می‌کند که آمبرلا در حال کشتن تمام محققان است، زیرا آن‌ ها شاهدانی هستند که می‌توانند اسرار غیرقانونی این شرکت و نقش آن در شیوع ویروس را افشا کنند. او از آن‌ها می‌خواهد که هر چه زودتر نجاتش دهند و سپس تماس را قطع می‌کند. تایرل تلاش می‌کند با هک کردن کامپیوتر، مکان دقیق بارد را شناسایی کند، در حالی که کارلوس پیامی از جیل دریافت می‌کند. جیل با صدایی پریشان می‌گوید که همه سرنشینان قطار مرده‌ اند و نیکولای آن‌ ها را به حال خود رها کرده است. سپس تماس به‌ طور ناگهانی قطع می‌شود. کارلوس بلافاصله برای یافتن جیل حرکت می‌کند، در حالی که تایرل در مقر باقی می‌ماند تا مکان دکتر بارد را ردیابی کند. ساعت ۴:۴۳ صبح است.

 

چند دقیقه قبل، جیل از واگن قطار مترو بیرون میخزد و متوجه می‌شود که تنها بازمانده از حادثه خروج قطار از ریل است. او تلاش می‌کند تا با کارلوس تماس بگیرد اما خارج از محدوده است. او موفق می‌شود به پارک شهر، نزدیک میدان برج ساعت سنت مایکل برسد و در همین حین، نعره‌ های دردناک نمسیس را می‌شنود. جیل از روی پل عبور می‌کند و می‌بیند که نمسیس در حال سوختن است و از کناره در رودخانه سقوط می‌کند. سپس با کارلوس تماس می‌گیرد و او را در جریان اتفاقاتی که پس از رفتنش رخ داده قرار می‌دهد. در میان مکالمه، ناگهان نمسیس جهش‌ یافته که از رودخانه بیرون آمده و به او حمله می‌کند. این هیولا اکنون پوشش موقتی خود را از دست داده و به موجودی وحشی و چهارپا با چنگال‌ های غول‌ پیکر تبدیل شده است. جیل از او فرار می‌کند اما در میدان برج ساعت گیر می‌افتد و مجبور به مبارزه می‌شود. پس از درگیری طولانی، جیل با استفاده از گلوله‌ های انفجاری، او را زمین‌ گیر می‌کند، اما قبل از اینکه بتواند منطقه را ترک کند، نمسیس دوباره به او حمله کرده و پایش را می‌گیرد. جیل با شلیک به زنجیری که یک دروازه فلزی سنگین را نگه داشته، باعث می‌شود دروازه سقوط کرده و دست نمسیس را قطع کند. اما نمسیس دست خود را به شکل یک شاخک بازسازی کرده و با فرو کردن یک خار استخوانی در بازوی جیل، او را آلوده می‌کند. هر دو به زمین می‌افتند و بیهوش می‌شوند. نیکولای ظاهر شده و با لبخند از جیل بابت “لطف بزرگی” که در حقش کرده، تشکر می‌کند.

 

نیم‌ روز بعد، کارلوس جیل را پیدا کرده و برای یافتن درمانی برای او، به بیمارستان اسپنسر مموریال میروند. او از طریق رادیو به تایرل اطلاع می‌دهد که آنجا با هم ملاقات خواهند کرد. در تاریخ ۲۹ سپتامبر ساعت ۹:۲۰ شب، کارلوس به بیمارستان می‌رسد و جیل را روی تخت یکی از اتاق‌ های موقت بستری می‌گذارد، سپس برای یافتن واکسن به جست‌وجو می‌پردازد. او دفتر دکتر ناتانیل بارد را پیدا کرده و برای ورود به آن، یک دستگاه ضبط صوت و نوار صوتی حاوی صدای بارد را پیدا می‌کند. در این نوار، پرستاری جوان از بارد می‌پرسد که چرا برخی اسناد در دفتر او قرار دارند، اما بارد با غرور و خود بزرگ‌ بینی به او پاسخ داده، به حرفه‌ اش توهین کرده، او را تحقیر می‌کند و دستور می‌دهد که برود و به کارهای پیش‌ پا افتاده‌ اش برسد. پس از ورود به دفتر، کارلوس متوجه می‌شود که بارد با شلیک گلوله‌ ای به سرش کشته شده است، اما او نمی‌داند که این کار توسط نیکولای انجام شده. سپس کارلوس کامپیوتری پیدا می‌کند که ویدیویی ضبط‌ شده از ساعت ۱۱ شب ۲۹ سپتامبر در آن وجود دارد. در این ویدیو، بارد افشا می‌کند که تمام رنج و نابودی راکون سیتی با انتشار یک سلاح بیولوژیکی به نام ویروس T آغاز شده است. او توضیح می‌دهد که شرکت آمبرلا این ویروس را ساخته و تیم تحقیقاتی آن‌ ها موظف به ساخت واکسن شده‌ اند. بارد فاش می‌کند که یک نمونه از واکسن در دفترش قرار دارد و باقی واکسن‌ ها در یک تأسیسات زیرزمینی نگهداری می‌شوند. او همچنین توضیح می‌دهد که هیئت‌ مدیره شرکت قصد دارد تمام واکسن‌ ها را از بین ببرد تا هرگونه مدرکی از وجود ویروس محو شود. ویدیو در لحظه‌ ای پایان می‌یابد که بارد صدایی مشکوک را در بیرون از اتاقش می‌شنود.

 

با دیدن این افشاگری، کارلوس شگفت‌ زده می‌شود که جیل با وجود دانستن حقیقت درباره آمبرلا، همچنان به او اعتماد کرده است. او واکسن را برداشته و با عجله به سمت جیل برمی‌گردد و واکسن را به او تزریق می‌کند. مدتی بعد، تایرل به بیمارستان می‌رسد و تلویزیون را روشن می‌کند، جایی که اطلاعیه‌ ای پخش می‌شود مبنی بر اینکه در تاریخ ۳۰ سپتامبر، شیوع بیماری غیرقابل‌ کنترل شده و در تاریخ ۱ اکتبر، دولت ایالات متحده حمله موشکی را برای نابودی ویروس و شهر راکون سیتی آغاز خواهد کرد. در این اطلاعیه، به بازماندگان هشدار داده می‌شود که قبل از موعد مقرر از شهر فرار کنند. ناگهان زامبی‌ ها بیمارستان را محاصره می‌کنند. کارلوس برای محافظت از جیل، به بیرون رفته و با موجودات مبارزه می‌کند، تا زمانی که تایرل بتواند سیستم امنیتی بیمارستان را هک کرده و درها را قفل کند. زامبی‌ ها به سمت در اصلی حمله می‌کنند و هجوم می‌آورند. کارلوس برای جلوگیری از ورود آن‌ ها، از یک بمب C4 برای فرو ریختن یک ستون و بستن ورودی استفاده می‌کند. سپس به داخل بازمی‌گردد و به تایرل می‌گوید که باید با کسی در دولت تماس بگیرد تا حمله موشکی را به تأخیر بیندازد، در حالی که خودش به دنبال راهی برای درمان جیل و نجات شهر می‌گردد.

 

جیل از خواب بیدار می‌شود و کارلوس را در کنار خود می‌بیند. او به جیل می‌گوید که شهر اکنون امن است و همه چیز بالاخره تمام شده است. اما ناگهان، کارلوس سرفه می‌کند و خون بالا می‌آورد. جیل با وحشت متوجه می‌شود که او در حال تبدیل شدن به یک زامبی است. کارلوس که میداند سرنوشتش اجتناب‌ ناپذیر است، از جیل التماس می‌کند که ماشه را بکشد و او را از این وضعیت نجات دهد. اما جیل نمی‌تواند این کار را انجام دهد. ناگهان، کارلوس که کاملاً زامبی شده، به او حمله می‌کند و او را می‌خورد… جیل فریاد زنان از خواب می‌پرد! او متوجه می‌شود که این فقط یک کابوس بوده است و به زخم خود نگاه می‌کند که حالا تحت درمان قرار گرفته است، سپس توجهش به تلویزیون جلب می‌شود. تاریخ اکنون ۱ اکتبر، ساعت ۱۲:۰۳ بامداد است؛ فقط چند ساعت تا حمله موشکی باقی مانده.

 

جیل از بیمارستان بیرون میرود و تایرل را پیدا می‌کند که هنوز در تلاش است با کسی که مجوز لغو حمله موشکی را دارد، تماس بگیرد. او به جیل اطلاع می‌دهد که کارلوس به تأسیسات زیرزمینی رفته تا مقادیر بیشتری از واکسن را جمع‌ آوری کند؛ واکسنی که می‌تواند به نجات شهر امیدی دوباره ببخشد. جیل مصمم می‌شود که به دنبال او برود و در مسیرش به یک مجموعه مخفی می‌رسد که به یک تأسیسات زیرزمینی منتهی می‌شود. او در آنجا نیکولای را می‌بیند که با دقت او را زیر نظر دارد. او سعی می‌کند نیکولای را تعقیب کند، اما نیکولای از دیدرس فرار می‌کند. جیل دوباره با تایرل ملاقات می‌کند که بالاخره موفق شده است با دولت تماس بگیرد. به او اطلاع داده می‌شود که در صورتی که آن‌ ها بتوانند واکسن را تحویل دهند، حمله موشکی لغو خواهد شد. آن‌ ها تصمیم می‌گیرند پیش بروند، اما ناگهان دوباره با نمسیس جهش‌ یافته روبه‌رو می‌شوند. این موجود وحشیانه به تایرل حمله می‌کند، او را ناتوان کرده و با شاخک‌ هایش او را از بین می‌برد. تایرل در آخرین لحظات از جیل می‌خواهد که ادامه دهد و واکسن را نجات دهد. نمسیس سپس جسد بی‌ جان تایرل را پرتاب می‌کند. جیل با سرعت فرار کرده و در را پشت سر خود قفل می‌کند.

 

جیل وارد تأسیسات NEST2 می‌شود، در ساختمان پیشروی کرده و موفق به سنتز واکسن می‌شود. اما درست زمانی که فکر می‌کند همه‌ چیز روبه‌راه است، بار دیگر مورد حمله نمسیس قرار می‌گیرد. پس از یک تعقیب و گریز خطرناک، جیل به مرکز دفع زباله می‌رسد. نمسیس او را دنبال می‌کند اما در آخرین لحظه سقوط می‌کند. جیل تلاش می‌کند که خودش را از لبه‌ های لغزنده نجات دهد، اما ناگهان واکسن از دستانش رها شده و سقوط می‌کند. در این لحظه، نیکولای ظاهر می‌شود و پیشنهاد معامله‌ ای به جیل می‌دهد. او می‌گوید که اگر جیل پایین برود و با نمسیس بجنگد، او این نبرد را ضبط کرده و داده‌ های جنگی آن را به فروش می‌رساند. در عوض، اگر جیل زنده بماند، واکسن را به او باز می‌گرداند. سپس نیکولای جیل را به پایین پرتاب می‌کند و نبردی مرگبار با نمسیس آغاز می‌شود. کارلوس نیز از راه میرسد و به جیل در نبرد کمک می‌کند. آن‌ ها با استفاده از تسلیحات سنگین، به نمسیس آسیب جدی می‌زنند. در نهایت، کارلوس جرثقیلی را رها می‌کند تا جیل بتواند بالا برود، اما درست وقتی که او در حال بالا رفتن است، نمسیس برای حمله دوباره تلاش می‌کند. کارلوس با مهارت جرثقیل را کنترل کرده و نمسیس را با آن له می‌کند. سپس او مخزن‌ های پر از حلال‌ های شیمیایی را آزاد می‌کند و محل را غرق در مواد شیمیایی می‌کند. نمسیس که در معرض این مواد شیمیایی قرار می‌گیرد، به آرامی در میان توده‌ ای از خون و گوشت ذوب می‌شود و سرانجام نابود می‌شود…

 

پس از نابودی نمسیس، کارلوس جیل را روی زمین می‌گذارد و به او می‌گوید که جلوتر منتظرش خواهد بود. جیل به تعقیب نیکولای ادامه می‌دهد و وقتی به او میرسد، اسلحه را به سمتش نشانه می‌گیرد و از او می‌خواهد که واکسن را تحویل دهد. اما نیکولای با خونسردی امتناع می‌کند. در همین لحظه، ناگهان نمسیس که اکنون به یک توده عظیم جهش‌ یافته تبدیل شده، وارد اتاق می‌شود. نیکولای که از این صحنه حیرت‌ زده شده، لبخندی میزند و می‌گوید که داده‌ های این موجود می‌توانند میلیون‌ ها دلار ارزش داشته باشند، سپس به جیل آرزوی موفقیت کرده و فرار می‌کند. کارلوس از راه می‌رسد و جیل به او می‌گوید که نیکولای را تعقیب کند، در حالی که خودش باید با نمسیس برای آخرین بار روبه‌رو شود. کارلوس درخواست او را قبول کرده و به سمت بام ساختمان میدود.

 

جیل به سمت یک محفظه امنیتی می‌رود و آن را باز می‌کند. درون آن، یک سلاح قدرتمند به نام FINGeR (Railgun نسل جدید برای پیاده‌نظام مغناطیسی) قرار دارد. او آن را فعال کرده و با تمام قدرت به سمت نمسیس شلیک می‌کند. انرژی تخریب‌گر این سلاح، بدن عظیم هیولا را از هم می‌درد. اما هنوز زنده است. جیل با خونسردی به او نزدیک می‌شود، سرلوله‌ی ریل‌گان را درون دهانش فرو می‌برد و شلیک نهایی را انجام می‌دهد، نمسیس در یک انفجار عظیم از بین می‌رود و برای همیشه نابود می‌شود. پس از نابودی نمسیس، جیل دوباره به تعقیب نیکولای ادامه می‌دهد و او را روی بام ساختمان پیدا می‌کند. کارلوس از قبل به آنجا رسیده، اما بی‌ هوش روی زمین افتاده است. نیکولای ناگهان به جیل حمله می‌کند و اسلحه‌ اش را از دستش پرت می‌کند. سپس با خونسردی قوطی واکسن را به سمت او پرتاب می‌کند، اما ناگهان با شلیک گلوله‌ ای آن را نابود کرده و شهر را به سرنوشتش می‌سپارد. جیل که از این کار او خشمگین شده، از نیکولای می‌پرسد که آیا متوجه شده چه فاجعه‌ ای را رقم زده است؟ اما او فقط با بی‌ اعتنایی پاسخ می‌دهد که برایش اهمیتی ندارد، زیرا کارفرمایش از او خواسته که آمبرلا را نابود کند.

 

نیکولای اسلحه‌ اش را بالا می‌آورد تا جیل را بکشد، اما در همان لحظه کارلوس به او حمله می‌کند. هر دو مرد درگیر مبارزه‌ ای شدید می‌شوند. کارلوس موفق می‌شود نیکولای را در حالت خفه شدن نگه دارد و فریاد میزند که جیل باید شلیک کند. جیل ابتدا تردید دارد، زیرا ممکن است کارلوس را نیز زخمی کند، اما در نهایت تصمیم می‌گیرد و شلیک می‌کند. گلوله به شانه نیکولای برخورد کرده و او را نقش زمین می‌کند. کارلوس زخمی شده اما زنده میماند. جیل به سمتش میدود و کارلوس به شوخی می‌گوید که نمیتوانسته او را در جهانی بدون خودش تنها بگذارد، زیرا این خیلی بی‌رحمانه می‌شد. جیل سپس دوباره از نیکولای می‌پرسد که چرا واکسن را نابود کرد. او پاسخی مبهم می‌دهد و وقتی جیل از او می‌پرسد که برای چه کسی کار می‌کند، نیکولای پیشنهاد می‌دهد که اگر او را نجات دهند، همه چیز را خواهد گفت و حتی به آن‌ ها پول خواهد داد. اما جیل که حالا دیگر تصمیمش را گرفته، او را روی بام رها می‌کند. نیکولای از او التماس می‌کند که اگر او بمیرد، هرگز نخواهد فهمید که واقعاً چه اتفاقی افتاده است. اما جیل با خونسردی پاسخ می‌دهد: “عیبی ندارد، کمی کار آگاهی می‌تواند جالب باشد.” او و کارلوس سوار هلیکوپتر شده و شهر را ترک می‌کنند، در حالی که نیکولای پشت سرشان جا میماند و با شهر راکون برای همیشه ناپدید می‌شود…

 

کمی بعد، آن‌ ها در حومه شهر هستند، در حالی که جیل شاهد شلیک یک موشک از سوی دولت ایالات متحده است. راکون سیتی سپس با یک بمب گرمافشاری نابود می‌شود و موج انفجار، مسیر هلیکوپتر را مختل می‌کند. اکنون در حالی که کارلوس در استراحت است، جیل با افکار خود تنها می‌ماند. او احساس پوچی و سرما می‌کند، در حالی که موج انفجار آن‌ ها را در بر می‌گیرد و با خود می‌ اندیشد که اگر طمع انسانی وجود نداشت، می‌شد از تمام این مرگ‌ ها و فجایع جلوگیری کرد. او تصمیم می‌گیرد که خاکسترهای این شهر، خاکسترهای آمبرلا نیز خواهند شد و با عزمی راسخ برای نابودی آمبرلا به خاطر اعمال غیرقانونی‌ اش مصمم می‌شود.

 

صحنه پس از تیتراژ، فردی ناشناس (که احتمالاً جیل است) را نشان می‌دهد که قوطی شکسته واکسن را از روی یک میز برمی‌دارد و با خود میبرد.

عمومی

مانند ریمیک Resident Evil 2، این بازی از دید سوم‌ شخص روی شانه استفاده می‌کند، مشابه با Resident Evil 4 و نسخه‌ های بعدی. بازیکنان بیشتر زمان خود را در نقش جیل ولنتاین سپری خواهند کرد، هرچند در برخی مواقع کنترل کارلوس اولیویرا را بر عهده خواهند گرفت و به او زمان بیشتری در نقش شخصیت دوم داستان داده شده است. این بازی از موتور RE Engine استفاده می‌کند، همان موتوری که در توسعه Resident Evil 7: Biohazard و ریمیک Resident Evil 2 به کار رفته است.

 

هر سه بازی دارای گرافیک و رابط کاربری بسیار مشابهی هستند. به لطف بهبودهای گرافیکی جدید، جلوه‌ های بصری فوتورئالیستی امکان‌پذیر شده‌ اند. بعضی از معماهای Resident Evil 3: Nemesis بازگشته‌ اند و به‌ روزرسانی شده‌ اند. سیستم فروشگاه جدیدی به بازی اضافه شده است که به بازیکنان امکان دسترسی به ارتقاها، سلاح‌ ها، لباس‌ ها و موارد دیگر را می‌دهد تا بازی را سریع‌ تر و آسان‌ تر به پایان برسانند. با این حال، بخش مقدمه و مینی‌گیم Operation: Mad Jackal در نسخه ریمیک حذف شده‌ اند. گزینه‌ های انتخابی لایو اکشن نیز در این نسخه وجود ندارند.

دوج و QTE ها

عملکرد دوج (دویدن کوتاه) از نسخه اصلی بازگشته است، اما تغییراتی در آن ایجاد شده است. بازیکن میتواند در هر لحظه از دستور دوج استفاده کند تا سریعاً چند قدم در هر جهتی حرکت کند. این حرکت میتواند به صورت متوالی انجام شود، اما با تأثیر کمتر. اگر دوج به درستی با حمله یک دشمن هماهنگ شود، جیل یک حرکت اجتنابی انجام خواهد داد. سپس بازیکن می‌تواند دکمه هدف‌ گیری را نگه دارد تا دشمن را به طور خودکار هدف‌ گیری کند و برای چند لحظه اثر “زمان گلوله” فعال شود. کارلوس نیز حرکت دیگری به نام “قوچ شانه” دارد که با تایمینگ صحیح و ضربه‌ های قوی می‌تواند حتی یک شکارچی را دچار شوک کند. ویژگی جدید دیگری که اضافه شده، وجود رویدادهای زمان‌ بندی سریع (QTE) است. بازیکنان باید در شرایط خاصی مانند دستگیر شدن توسط یک موجود دشمن، این رویدادها را اجرا کنند. انجام موفقیت‌ آمیز این دستورات باعث می‌شود بازیکن آسیب کمتری از حمله‌ی دستگیری دریافت کند.

محیط و مکان ها

شهر راکون نسبت به نسخه اصلی بزرگ‌ تر شده و دارای جزئیات پیچیده‌ تری است که به لطف قدرت گرافیک‌ های فوتورئالیستی و رندرهای موتور RE Engine امکان‌ پذیر شده است. سایر مکان‌ های بازی نیز از همان جزئیات برخوردارند. مناطق جدیدی مانند فروشگاه دونات یا فاضلاب‌ ها اضافه شده‌ اند، اما برخی از مکان‌ ها مانند برج ساعت سنت مایکل وجود دارند ولی نمیتوان به آن‌ ها وارد شد، همانطور که در نسخه اصلی نیز اینطور بود. ایستگاه پلیس راکون برگشته است، اما تنها بخش غربی ایستگاه قابل کاوش است. بسیاری از جزئیات و رویدادهایی که در نسخه ریمیک قبلی یافت می‌شدند، مانند دیوار شکسته اتاق دوش و جنازه‌ های افسران پلیس در راهروی غربی، در اینجا توضیح داده شده‌ اند، زیرا نیمه اول بازی قبل از اتفاقات Resident Evil 2 رخ می‌دهد.

اتاق دوش
اتاق دوش

اسلحه ها

هم جیل و هم کارلوس سلاح‌ های شروعی خود را دارند. با پیشرفت بازی، آن‌ ها می‌توانند سلاح‌ های جدیدی برای زرادخانه خود به دست آورند. برخی از سلاح‌ های قدرتمند را میتوان از فروشگاه خریداری کرده و پس از خرید، در جعبه آیتم قرار می‌گیرند.

 

سلاح‌ های جانبی

سلاح‌ های جانبی در نسخه ریمیک Resident Evil 3 بازگشته‌ اند، اما دیگر نمیتوان از آنها به عنوان سلاح‌ های دفاعی زمانی که شخصیت بازیکن توسط دشمنان خاصی گرفته می‌شود، استفاده کرد. به جای آن، این ویژگی‌ ها با عملکرد دوج و رویدادهای زمان‌ بندی سریع (QTE) جایگزین شده‌ اند.

دشمنان

بیشتر دشمنان از بازی اصلی در نسخه بازسازی شده با گرافیک، طراحی و رفتار به‌روزشده بازگشته‌ اند. با این حال برخی از دشمنان مانند “مغز خور” یا “قبرکَن” حذف شده‌ اند. رفتار دشمنان در سطوح سخت‌ تر بازی بسیار تهاجمی‌ تر شده است و همچنین سلامت آنها بیشتر است.

RE3 زامبی ها

زامبی

زامبی‌ ها همانطور که در نسخه ریمیک Resident Evil 2 بودند، رفتار می‌کنند. با این حال اعضای بدن آن‌ ها دیگر نمی‌توانند از هم جدا شوند، اگرچه سرشان هنوز می‌تواند با یک ضربه بحرانی متوالی نابود شود.

سگ زامبی RE2Remake

سگ زامبی

مانند زامبی‌ های عادی، سگ‌ های زامبی همانطور که در نسخه ریمیک Resident Evil 2 بودند رفتار می‌کنند و ظاهرشان مشابه است؛ آنها دور دایره میزنند و به صورت گروهی به شخصیت حمله می‌کنند.

درِین دیموس RE3

درِین دیموس

درِین دیموس ها دوباره حضور دارند. اکنون این موجودات توانایی جدیدی پیدا کرده‌ اند که به صورت دهانی می‌توانند تخم‌ های خود را در بدن شخصیت بکارند. بنابراین برای از بین بردن آن‌ ها، باید یک گیاه سبز پیدا و مصرف کنند.

لیکر RE2Remake

لیکر

اگرچه لیکرها در بازی اصلی ظاهر نشده بودند، اما در Resident Evil 3 دوباره معرفی شدند. رفتار آن‌ ها مشابه ریمیک قبلی است و ظاهر و گرافیکشان تغییر چندانی نکرده است.

هانتر بتا RE3

شکارچی β

هانتر بتا در بازی Resident Evil 3 به عنوان یک جهش‌ یافته قدرتمند بازمی‌گردد. آن‌ ها مشابه نسخه اصلی عمل می‌کنند و با چنگال‌ های تیز خود به شخصیت حمله می‌کنند. آن‌ ها همچنین تهاجمی‌ تر شده‌اند؛ قادر به اجتناب از حملات هستند و سرشان با پوستی سخت پوشیده شده است. همچنین می‌توانند دست خود را جمع کنند و با بریدن گلوی شخصیت، یک حمله کشنده آنی انجام دهند.

شکارچی γ

هانتر گاما نیز به عنوان یک گونه دوپای دوزیست مانند از هانتر در بازی حضور دارد و ظاهر کاملاً متفاوتی نسبت به نسخه اصلی دارد. آن‌ ها فقط یک حمله دارند: استفاده از دهان گشاد و کشیده خود برای بلعیدن کامل شخصیت که منجر به کشته شدن آنی می‌شود. این حرکت آنها را در برابر حملات آسیب‌ پذیر می‌کند.

زامبی سر رنگ‌ پریده

سر رنگ پریده

سر رنگ پریده ها نوع جدیدی از دشمنان هستند که در نسخه ریمیک قبلی معرفی شدند. آن‌ ها زامبی‌ هایی از نوع بازسازی‌ کننده هستند که کمی سریع‌ تر و پرخاشگرترند. آن‌ ها به راحتی با شلیک های معمولی کشته نمی‌شوند و بنابراین برای از بین بردنشان نیاز به شاتگان یا نارنجک است.

نمسیس-T تایپ/نمسیس آلفا

نمسیس-T تایپ / نمسیس آلفا

نمسیس به عنوان یک دشمن همیشگی باز می‌گردد و مشابه T-00 از رزیدنت ایول 2 به دنبال جیل خواهد بود. با این حال برخلاف T-00، نمسیس از جیل سریع‌ تر است و حتی قادر است که جلوی او بپرد تا مسیرش را مسدود کند. این ویژگی به علاوه شاخک‌ هایش است که میتواند برای زمین زدن جیل از آن‌ ها استفاده کند. نه تنها می‌تواند از یک راکت‌ انداز برای از بین بردن هدف‌ هایش استفاده کند، بلکه همچنین یک شلیک‌ کننده شعله‌ ور را حمل میکند. علاوه بر تسلیحات قدرتمندش، می‌تواند با استفاده از انگل نمسیس آلفا، زامبی‌ ها را آلوده کند. زامبی‌ های آلوده به نمسیس آلفا به طور مشابه با پلاگاهای آشکار در Resident Evil 4 و Resident Evil 5 رفتار می‌کنند. مانند نسخه اصلی، در بخشی از بازی او به اشکال دوم و سوم خود جهش خواهد یافت.

تروفی ها / دستاوردها

در زیر لیستی از جوایزی که می توانید برای ریمیک Resident Evil 3 کسب کنید را ببینید.

نام جایزه تصویر توضیحات امتیاز گیمر تروفی
خداحافظ، آر سی

خداحافظ، آر سی

کسب تمام جوایز
ندارد

اولین فرار

اولین فرار

فرار از ساختمان آپارتمان جیل
۲۰ گیمراسکورد ایکس‌باکس

Resident Evil 3 یک بازی به سبک ترس و بقا است که در سال ۲۰۲۰ منتشر شد و ریمیک نسخه‌ی Resident Evil 3: Nemesis محصول ۱۹۹۹ محسوب می‌شود. همانند ریمیک Resident Evil 2 در سال ۲۰۱۹، این بازی نیز داستان و گیم‌ پلی را برای مخاطبان مدرن به‌ روز رسانی کرده است. توسعه‌ی بازی پس از تکمیل Resident Evil 7: Biohazard و همزمان با Resident Evil 2 آغاز شد. برای حفظ محرمانگی پروژه، از اسم رمز “Escape” استفاده شد. علاوه بر تیم Division 1، توسعه‌ی بازی به شرکت M-Two در اوساکا، زیرمجموعه‌ی K2 کپکام و شرکت NeoBards چین نیز واگذار شد. هنگام اعلام رسمی بازی در دسامبر ۲۰۱۹، ۹۰٪ از روند توسعه‌ی آن تکمیل شده بود.

برنامه نویسی

Resident Evil 3 با موتور RE Engine برنامه‌ نویسی شد، همان موتوری که در دو عنوان قبلی این مجموعه به کار رفته بود. از آنجا که این بازی همزمان با Resident Evil 2 در حال توسعه بود، تیم برنامه‌ نویسی آن بازی، به‌روزرسانی‌ هایی را برای موتور ارائه می‌دادند، اما در مجموع، این موتور برای اجرای قابلیت‌ هایی که در Resident Evil 2 در نظر گرفته نشده بود، تغییر یافت. از نظر مکانیک مبارزه، چاقو دیگر مانند Resident Evil 2 به‌ عنوان یک سلاح دفاعی قابل استفاده نیست و باید به‌ عنوان یک سلاح معمولی استفاده شود. در هنگام حمله دشمنان، بازیکن باید با استفاده از یک دکمه یا ترکیب دکمه‌ ها برای رهایی از گرفته شدن توسط دشمنان تقلا کند. این مکانیک، از بازی اصلی الهام گرفته شده و به بازیکن اجازه می‌دهد تا از گروه‌ های بزرگی از زامبی‌ ها فرار کند به جای اینکه به سرعت محاصره شود.

داستان

داستان و فیلمنامه‌ی Resident Evil 3 به همان شیوه‌ ای توسعه یافت که در Resident Evil 2 ریمیک به کار رفته بود؛ یعنی با همکاری بین کپکام و یک نویسنده‌ی انگلیسی‌ زبان برای ایجاد یک بومی‌ سازی طبیعی‌ تر. ابتدا یک نسخه‌ی اولیه از فیلمنامه به زبان ژاپنی نوشته شد و سپس به انگلیسی ترجمه شد تا قبل از فرایند دوبله، ویرایش و روان‌ سازی شود. پس از دوبله‌ی انگلیسی، فیلمنامه‌ی ژاپنی نیز برای هماهنگی بهتر با حرکات لب اصلاح شد؛ این فرایند در بومی‌ سازی برنامه‌ های تلویزیونی نیز رایج است.

RE3 بومی سازی شده

نسخه‌ی اولیه‌ی فیلمنامه‌ی Resident Evil 3، از بازی ۱۹۹۹ به‌ عنوان الگو استفاده کرد، اما از همان ابتدا قرار بود که برای هماهنگی با تغییرات طراحی بازی اصلاح شود. در حالی که بازی اصلی از مکانیک Live Selection برای جبران نبود داستان B استفاده کرده بود، کارگردان کیوهیکو ساکاتا نیازی به اجرای این ایده ندید و در عوض، ترجیح داد که داستانی خطی‌ تر و متمرکز تر ارائه دهد.

 

یکی از تغییرات بزرگ در طول توسعه‌ی بازی، نقش ایستگاه پلیس راکون بود. در نسخه‌ی اولیه، این ایستگاه در اوایل بازی مورد بررسی قرار می‌گرفت، جایی که جیل و برد برای به‌ دست آوردن اطلاعات از بن برتولوچی، خبرنگاری که در حال تحقیق درباره‌ی آمبرلا بود (و در Resident Evil 2 حضور داشت)، به آنجا می‌رفتند. هنگام ورود، آن‌ ها مورد حمله‌ی نمسیس-T02 قرار می‌گرفتند؛ برد به شدت آسیب میدید و جیل بیهوش شده و بعداً در دل شب به هوش می‌آمد. پس از ملاقات با بن که از فرار با او امتناع می‌کرد، جیل مورد حمله‌ی برد زامبی‌ شده قرار میگرفت و از ایستگاه فرار می‌کرد. در این نقطه، نمسیس دوباره تعقیب او را آغاز می‌کرد و این به صحنه‌ ای منجر می‌شد که کارلوس او را نجات می‌دهد.

 

این خط داستانی در نسخه‌ های بعدی فیلمنامه حذف شد و در عوض، کارلوس و تایرل به ایستگاه پلیس می‌رفتند. بن برتولوچی کاملاً از داستان کنار گذاشته شد و حضور کوتاه شخصیت‌ های رابرت کندو و ماروین برانا جایگزین او شد. در نسخه‌ های اولیه‌ی داستان، ایده‌ هایی مانند آلوده شدن نیکولای زینوویف و جهش او به‌ عنوان یک مینی باس نیز وجود داشت. همچنین استودیوی جلوه‌ های ویژه Zoic Studios که برای ساخت صحنه‌ های از پیش رندر شده استخدام شده بود، یک سکانس افتتاحیه‌ی کامل به‌ صورت CG طراحی کرد. اما در مراحل بعدی توسعه، این صحنه با ترکیبی از فیلم‌ های آرشیوی و بازیگران لایو-اکشن جایگزین شد.

طراحی

شخصیت ها

همانند 2 عنوان قبلی رزیدنت ایول که از RE Engine استفاده می‌کنند، بازی Resident Evil 3 نیز برای طراحی گرافیکی شخصیت‌ ها و دشمنان از فتوگرامتری بهره می‌برد. مدل‌ هایی که در نقش‌ هایی مانند جیل ولنتاین انتخاب شدند، لباس‌ های شخصیت‌ ها را پوشیده و در یک استودیوی ویژه عکاسی شدند. این تصاویر دیجیتالی سپس به سرعت به مدل‌ های سه‌ بعدی تبدیل شدند. لباس جیل ولنتاین نسبت به نسخه‌ی ۱۹۹۹ تغییرات چشمگیری داشت، زیرا لباس پیشفرض آن بازی نامناسب و ناراحت‌ کننده به نظر می‌رسید و مورد پسند تیم توسعه نبود.

 

دشمنان

برای گسترش تنوع در Resident Evil 3 نسبت به Resident Evil 2، مدل‌ های بیشتری از جمله برخی از توسعه‌ دهندگان کپکام برای ایفای نقش زامبی‌ ها به کار گرفته شدند. این کار باعث افزایش تنوع دشمنان در بازی شد. نمسیس-T تایپ از نظر ظاهر و عملکرد وحشیانه‌ تر طراحی شد، زیرا کارگردان ساکاتا قصد داشت آن را نسبت به T-00 در ریمیک Resident Evil 2 برتری دهد. با این حال مانند آن بازی، نمسیس-T از ورود به برخی اتاق‌ ها خودداری می‌کند تا به بازیکن آزادی حل معماها را بدهد، اما حداقل در یک اتاق سیو با او روبه‌رو خواهد شد. مانند نسخه‌ی اصلی، دشمنان غیر زامبی فقط در بخش‌ های خاصی از بازی حضور دارند. هانتر β ها در بیمارستان عمومی راکون دیده می‌شوند و هانتر γ ها در فاضلاب ظاهر خواهند شد، جایی که مانند G-Adult ها در Resident Evil 2 ناگهان از لوله‌ ها بیرون می‌جهند. با این حال، تعدادی از دشمنان نسخه‌ی اصلی در ریمیک حذف شده‌ اند، از جمله Sliding Worm ها، Brain Sucker ها، عنکبوت‌ های غول‌ پیکر و مهم‌ تر از همه، نبرد با باس Grave Digger.

 

محیط ها

محیط شهر RE3
محیط شهر RE3

نقشه‌ی شهر تغییرات چشمگیری نسبت به نسخه‌ی Resident Evil 3: Nemesis داشت و بیشتر به طراحی آن در Resident Evil 2 (2019) شباهت پیدا کرده بود. با این حال، برای جلب رضایت طرفداران نسخه‌ی اصلی، توسعه‌ دهندگان سعی کردند ویژگی‌ های محبوب بازی کلاسیک را در ریمیک حفظ کنند. مانند نسخه‌ی اصلی، جیل می‌تواند از محیط اطراف برای مقابله با دشمنان استفاده کند، مانند شلیک به ژنراتورها برای گیج یا نابود کردن دشمنان. هرچند که نقشه‌ی بازی بسیار وسیع است، اما این بازی جهان‌باز نیست و بازیکن بارها با ماشین‌ های تصادف کرده یا موانع جاده‌ ای روبه‌رو خواهد شد که او را مجبور می‌کند با باز کردن مغازه‌ ها یا آپارتمان‌ ها، مسیر جدیدی به طرف دیگر خیابان پیدا کند.

بازگشت به مناطق قبلی به‌ دقت طراحی شده است؛ بازیکنان در طول بازی کلیدها یا وسایل الکترونیکی پیدا خواهند کرد که برای باز کردن کمدهای سلاح یا درهایی که در ابتدای بازی غیرقابل دسترسی بودند، مورد استفاده قرار می‌گیرند. متاسفانه این بازی حذفیات بسیار زیادی در محیط ها نسبت به بازی اصلی داشت که گیم پلی بازی را کوتاه میکرد.

Resident Evil 3 در عرض پنج روز بیش از ۲ میلیون نسخه فروش داشت. نسخه‌ی پلی‌استیشن ۴ این بازی در ژاپن به عنوان پرفروش‌ ترین بازی جدید هفته شناخته شد و توانست ۱۸۹,۴۹۰ نسخه به فروش برساند.

نسخه های ویژه

“نسخه کلکسیونی (Collector’s Edition)” شامل یک نسخه چاپی از نقشه ۱۹۹۹ شهر راکون است که در زمان توسعه‌ی Resident Evil 3: Nemesis طراحی شده بود. همچنین شامل “آلبوم صوتی دیجیتال دوگانه” است که موسیقی متن بازی‌ های Resident Evil 3 و Resident Evil: Resistance را شامل می‌شود. علاوه بر این، یک فیگورین ۱۱ اینچی از جیل ولنتاین و یک کتاب هنری که آثار مفهومی بازی را نشان می‌دهد نیز در این نسخه موجود است. این محصولات در “بسته‌ بندی جعبه آیتم .S.T.A.R.S” به قیمت ۱۷۹.۹۹ دلار ارسال می‌شوند.

پوستر نسخه کلکسیونی Resident Evil 3
پوستر نسخه کلکسیونی Resident Evil 3
امتیازات نقد و بررسی
انتشاراتامتیاز
الکترونیک گیمینگ مانثلی4 از 5
گیم روولوشن4 از 5
گیم‌اسپات6 از 10
IGN90 از 100
استیم10 از 10
ایکس‌باکس آرچیومنت85 از 100 | صدا: 85 | تصاویر: 90 | قابلیت بازی: 90 | تحویل: 80 | دستاوردها: 80

قبل از انتشار Resident Evil 3 در مارس ۲۰۲۰، این بازی بازخوردهای مثبتی دریافت کرد و متاکریتیک امتیاز کلی ۸۴٪ به آن داد. اگرچه این بازی به اندازه‌ی نسخه‌ی قبلی خود فروش نداشت، اما تا می ۲۰۲۱ به یکی از پرفروش‌ ترین بازی‌ های تاریخ کپکام تبدیل شد.

گیم پلی

IGN از بازگشت صفحه نقشه‌ی ریمیک Resident Evil 2 راضی بود و به اتاق‌ هایی اشاره کرد که از آیتم‌ ها پاک شده بودند. با استفاده از تاکتیک‌ های قدیمی ترس و بقا، IGN اشاره کرد که محدودیت موجودی آیتم‌ ها باعث می‌شود بازیکنان از آیتم‌ ها به شیوه‌ های هوشمندانه استفاده کنند تا چیزی هدر نرود. چندین منتقد نگرانی خود را درباره زمان کوتاه بازی ابراز کردند، به طوری که GameRant آن را یکی از بزرگ‌ ترین مشکلات بازی دانست.

داستان و جو

Xbox Achievements از تکامل محیط بازی در مقایسه با نسخه‌ی اصلی تمجید کرد و گفت که “در مقایسه، شهر راکون در ریمیک به طور طبیعی و ملموس‌ تر به نظر میرسد و حس می‌شود که یک مکان واقعی است که به تازگی به جهنم تبدیل شده است”. در همین راستا، IGN به کارایی بازی در داستان‌ گویی و دقت در جزئیات اشاره کرد و افزود که سبک غیر جدی و شیرین که در سه‌ گانه‌ی اولیه شناخته شده بود، به طرز جذاب و خودآگاهی در بازی ارائه شده است. همچنین از سازندگان بازی به خاطر تعادل بین گیم‌ پلی ۲۰۲۰ و لحن کلاسیک Resident Evil 3: Nemesis تقدیر کرد. در مقابل، GameSpot که امتیاز متوسطی به بازی داد، عنوان کرد که بازی آغاز قوی‌ ای دارد، اما نتوانسته است همین قدرت را در باقی بازی حفظ کند.

گرافیک و افکت ها

Windows Central دشمنان را با جزئیات نفرت‌ انگیز توصیف کرده و همچنین به تنوع بیشتر دشمنان نسبت به بازسازی RE2 اشاره کرده است. طراحی صوتی بازی نیز به دلیل توانایی‌ اش در ایجاد جو و نگه‌ داشتن بازیکن در حالت تنش و اضطراب با استفاده از غرش‌ ها، ناله‌ های دشمنان آسیب‌ دیده، صدای دستگاه‌ های فاضلاب و بسیاری از صداهای دیگر مورد ستایش قرار گرفت.

گیمپلی/کارت های معاملاتی استیم

رزیدنت ایول 3

مطالب مرتبط:

پیمایش به بالا