با رسیدن به حیاط عمارت، ایتن از طریق زویی متوجه می‌شود که میا هنوز زنده است، زیرا او نیز همان عفونتی را که خانواده‌ی بیکر دارند دریافت کرده است. زویی به ایتن می‌گوید که خودش نیز می‌خواهد از دست بیکرها فرار کند، اما هم او و هم میا، ابتدا باید با یک سرم ویژه درمان شوند تا از شر عفونت خلاص شوند. برای یافتن مواد لازم برای تهیه‌ی سرم، ایتن به یک خانه‌ی قدیمی میرود، جایی که مجبور می‌شود با مارگاریت مبارزه کرده و او را بکشد. پس از به دست آوردن ماده‌ی مورد نیاز، ایتن شروع به دیدن رویاهای عجیبی از یک دختر جوان می‌کند. او وقتی برای ملاقات با زویی برمی‌گردد، به‌ جای زویی با لوکاس بیکر روبه‌رو می‌شود.

لوکاس، میا و زویی را گروگان گرفته و ایتن را مجبور می‌کند تا از میان انبار پر از تله‌ ها و هیولاهای وحشتناک عبور کند. با این حال، ایتن موفق می‌شود لوکاس را فریب داده و او را فراری دهد. سپس، او میا و زویی را نجات می‌دهد. زویی موفق می‌شود دو دوز از سرم را تهیه کند، اما در همین لحظه، جک بیکر که به‌ شدت جهش‌ یافته است، بار دیگر حمله می‌کند. ایتن مجبور می‌شود یکی از دوزهای سرم را برای کشتن جک استفاده کند و او را برای همیشه از بین ببرد. اکنون تنها یک دوز سرم باقی مانده است و ایتن باید انتخاب کند که میا را درمان کند یا زویی را.

مسیر میا

اگر ایتن میا را انتخاب کند، زویی با اکراه در عمارت باقی میماند و با وداعی تلخ، ایتن و میا را بدرقه می‌کند. در حالی که ایتن و میا با قایق از آنجا فرار می‌کنند، به یک کشتی باری متروکه برخورد می‌کنند و در همین لحظه، هدف حمله‌ی اِوِلین قرار می‌گیرند. در جریان این حمله، ایتن بیهوش می‌شود و در رؤیایی عجیب، جک بیکر را می‌بیند که این بار عقل خود را بازیافته است. جک به ایتن هشدار می‌دهد که اِوِلین توانایی کنترل ذهن هرکسی را که آلوده کند دارد، که همین امر باعث شد او و خانواده‌ اش دیوانه شوند. سپس، جک ایتن را التماس می‌کند که اِوِلین را از بین ببرد. در این لحظه، زاویه‌ی دید بازی به میا تغییر می‌کند. او روی کشتی غرق‌ شده به هوش می‌آید و به دنبال ایتن می‌گردد، اما همزمان رؤیاهایی از اِوِلین را می‌بیند که مرتباً ادعا می‌کند میا مادر اوست، با اینکه میا هیچ چیزی از او به یاد نمی‌آورد. در نهایت، اِوِلین میا را مجبور می‌کند تا یک نوار ویدیویی تماشا کند تا حافظه‌ اش بازیابی شود. اینجا مشخص می‌شود که میا در واقع مأموری مخفی برای یک شرکت ناشناس بوده که در حال توسعه‌ی اِوِلین به‌ عنوان یک «سلاح بیولوژیکی» بوده است. وظیفه‌ی میا، نظارت بر اِوِلین و انتقال مخفیانه‌ی او به آمریکای مرکزی در همان کشتی باری بوده است. اما اِوِلین موفق به فرار از قرنطینه می‌شود و کشتی را نابود می‌کند. سپس، او میا را آلوده کرده و تلاش دارد تا او را به مادر خود تبدیل کند. میا پس از درک نقش خود در ایجاد اِوِلین، ایتن را نجات داده و یک ویال حاوی DNA اِوِلین را به او می‌دهد. او به سختی در برابر کنترل اِوِلین مقاومت می‌کند و موفق می‌شود ایتن را از کشتی بیرون بفرستد تا از آسیب در امان بماند. در این نقطه، داستان به مسیر اصلی خود بازمی‌گردد و این انتخاب، پایان حقیقی و خوب بازی را رقم می‌زند.

مسیر زویی

اگر ایتن زویی را انتخاب کند، میا از این تصمیم دل‌ شکسته می‌شود، با اینکه ایتن به او قول می‌دهد که کمک خواهد فرستاد. در حالی که ایتن و زویی با قایق فرار می‌کنند، زویی برای او توضیح می‌دهد که خانواده‌ی بیکر به دلیل ورود میا و دختری به نام اِوِلین آلوده شدند. سه سال پیش، لاشه‌ی یک کشتی باری به ساحل برخورد کرد و میا همراه با اِوِلین به آنجا رسیدند. با این حال در میانه‌ی راه، اِوِلین به آن‌ ها حمله می‌کند. زویی کشته شده و ایتن بیهوش می‌شود. در این حالت، ایتن در یک رؤیا جک بیکر را می‌بیند که این بار عقل خود را بازیافته است. جک به او هشدار می‌دهد که اِوِلین توانایی شست‌وشوی مغزی هرکسی را که آلوده کند دارد و همین امر باعث شد که او و خانواده‌ اش دیوانه شوند. در نهایت، جک از ایتن می‌خواهد که اولین را بکشد. در این لحظه، زاویه‌ی دید بازی به میا تغییر می‌کند. او در لاشه‌ی کشتی غرق‌شده به هوش می‌آید و به دنبال ایتن می‌گردد و پس از پیدا کردنش، زاویه‌ی دید مجدداً به ایتن برمی‌گردد. میا ایتن را نجات می‌دهد و ویالی حاوی DNA اِوِلین را به او می‌دهد. اما این بار اِوِلین کنترل ذهن میا را به دست می‌گیرد. از آنجایی که میا احساس می‌کند که ایتن به او خیانت کرده و زویی را به او ترجیح داده است، نمی‌تواند در برابر کنترل اِوِلین مقاومت کند. در نتیجه، میا به ایتن حمله کرده و ایتن مجبور می‌شود او را بکشد. در این نقطه، داستان به مسیر اصلی خود برمی‌گردد، اما این انتخاب، پایان جایگزین (بد) بازی را رقم می‌زند.